گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد دوم
پنج . آموزگاران ادب



و الگو قرار دادنِ انسان های خودْ ساخته و شایسته در جامعه ، و نیز یاری خواستن از خداوند متعال برای رسیدن به این مقصد بزرگ . ره نمودهای پیشوایان اسلام در این زمینه ، برای مربّیان امور تربیتی ، بسیار کارساز است .

پنج . آموزگاران ادبنخستین آموزگار ادب ، خداوند متعال است . اوست که پیامبرانِ خود را به زیور ادب آراست و آنان را مأمور آراستن دیگران به این فضیلت کرد . این وظیفه ، پس از پیامبران ، به اوصیای آنان منتقل شد . امام علی علیه السلام در این باره می فرماید : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أدَّبَهُ اللّهُ ، وَ هُوَ صلی الله علیه و آله أدَّبَنی ، وَ أنَا اُؤَدِّبُ المُؤمِنینَ وَ اُوَرِّثُ الآدابَ المُکرَمینَ . (1) پیامبر خدا را خداوند، ادب آموخت ، و او مرا ادب آموخت ، و من مؤمنان را ادب می آموزم و برای مردمانِ ارجمند ، ادب به ارث می نهم. و در روزگار ما ، این وظیفه سنگین ، بر دوش مسئولان سیاسیِ جوامع اسلامی است . از نظر اسلام ، برنامه ریزی برای فرهنگ سازیِ ادب در جامعه ، یکی از اصلی ترین حقوق مردم بر زمامداران است و در شرایط کنونیِ جهان اسلام ، علما و فرهیختگان ، مسئولیت ویژه ای در این زمینه دارند . علاوه بر مسئولان سیاسی و فرهنگی ، خانواده ، بخصوص پدر نیز در تأدیب فرزندان خود، وظیفه دارد . یکی از حقوقی که اسلام برای فرزند بر پدر به رسمیت شناخته ، مؤدّب بار آوردن اوست . پیامبر خدا می فرماید : مِن حَقِّ الوَلَدِ عَلی والِدِهِ أن یُحسِنَ أدَبَهُ . (2) یکی از حقوق فرزند بر پدرش ، این است که او را نیکو تربیت کند .

.

1- .ر . ک : ص 280 ح 186 .
2- .ر . ک : ص 282 ح 191 .

ص: 202



شش . روش ادب آموزی

هفت . آفات ادب آموزی

شش . روش ادب آموزییکی از بهترین گنجینه های فرهنگیِ اهل بیت علیهم السلام ، ره نمودهای آنان در باره روش تأدیب و تربیت است . متن این ره نمودها ، در فصل ششم آمده است و تبیین تفصیلی آنها نیاز به کتابی مستقل دارد؛ امّا به طور اجمال و اشاره ، می توان اصول روش ادب آموزی را از نگاه اهل بیت علیهم السلام ، چنین بر شمرد : الف آراسته بودن آموزگار به زیور ادب ؛ ب ادب آموزی با کردار ، پیش از آموختن ادب با گفتار ؛ ج انتخاب مناسب ترین زمان برای آموزش ؛ د مدیریت و برنامه ریزیِ تربیتی ؛ ه روان شناسی مخاطب و برخورد صحیح و علمی با وی ؛ و تشویق نیکوکار برای تنبیه بدکار ؛ ز به کارگیریِ مدارا ؛ ح تصریح نکردن به لغزش ها ؛ ط اجتناب از خشونت بدون ضرورت ؛ ی عدالت در کیفر، به هنگام ضرورت .

هفت . آفات ادب آموزیآفات ادب آموزی ، به دو بخش تقسیم می شوند : بخش اوّل ، آفاتی که به خانواده ها و مربّیان امور تربیتی در آموزشگاه ها اختصاص دارند، مانند : الف افراط در محبّت؛ ب برخوردهای تند و خشن ؛

.


ص: 203

ج عصبانیت ؛ د تحقیر و سرزنش ؛ ه ناسزاگویی . بخش دوم ، آفاتی که به مسئولان سیاسی و قضایی اختصاص دارند ، مانند : الف اکتفا کردن به موعظه ؛ ب به کارگیریِ خشونت، بدون ضرورت ؛ ج تجاوز از مرز عدالت در کیفر .

.


ص: 204

الفصل الأوّل : معنی الأدب1 / 1تَجَسُّدُ القِیَمِ الفِطرِیَّهِ وَالعَقلِیَّهِأ مُجانَبَهُ ما یُکرَهُ مِنَ الغَیرِالإمام علیّ علیه السلام :کَفی بِکَ أدَبا لِنَفسِکَ تَرکُکَ ما کَرِهتَهُ مِن غَیرِکَ . (1)

عنه علیه السلام :کَفاکَ أدَبا لِنَفسِکَ اجتِنابُ ما تَکرَهُهُ مِن غَیرِکَ . (2)

عنه علیه السلام :أدِّب نَفسَکَ بِما کَرِهتَهُ لِغَیرِکَ . (3)

عنه علیه السلام :کَفاکَ مُؤَدِّبا لِنَفسِکَ تَجَنُّبُ ما کَرِهتَهُ مِن غَیرِکَ . (4)

.

1- .. الأمالی للمفید: ص 336 ح 7 ، الأمالی للطوسی : ص 115 ح 175 کلاهما عن عبداللّه بن محمّد عن الإمام الهادی عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار: ج 1 ص 169 ح 20.
2- .. نهج البلاغه: الحکمه 412 و 365 ، نزهه الناظر : ص 224 ح 508 ، أعلام الدین : ص 81 ، الدر النظیم : ص 746 کلها نحوه ، بحار الأنوار: ج 70 ص 73 ح 27 ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 259 ح 34 نحوه .
3- .. دستور معالم الحکم: ص 59 ؛ عیون الحکم والمواعظ : ص 79 ح 1912 .
4- .. غرر الحکم: ج 4 ص 585 ح 7077 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 387 ح 6559 ، الدرّه الباهره: ص 43 عن الإمام العسکری علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار: ج 69 ص 407 ح 115.

ص: 205



فصل یکم : معنای ادب

1 / 1 تبلور ارزش های فطری و عقلی

الف - دوری کردن از آنچه از دیگران ناپسند شمرده می شود
فصل یکم : معنای ادب1 / 1تبلور ارزش های فطری و عقلیالف دوری کردن از آنچه از دیگران ناپسند شمرده می شودامام علی علیه السلام :برای ادب کردن خود ، تو را همین بس که آنچه را از دیگران ناخوش می داری ، ترک گویی.

امام علی علیه السلام :برای ادب کردن خود ، تو را همین بس که از آنچه در دیگران نمی پسندی ، دوری کنی.

امام علی علیه السلام :خویشتن را با [ اجتناب از] آنچه از دیگران ناخوش می داری ، ادب کن . (1)

امام علی علیه السلام :دوری کردن از آنچه از دیگران ناخوش می داری ، بهترین ادب آموز توست.

.

1- .لقمان را گفتند : ادب از که آموختی؟ گفت : از بی ادبان . هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از آن پرهیز کردم (گلستان سعدی: باب دوم).

ص: 206

عنه علیه السلام :کَفاکَ أدبا لِنَفسِکَ ما تَکرَهُهُ لغَیرِکَ . (1)

مصباح الشریعه :قیلَ لِمُحَمَّدِ بنِ الحَنَفِیَّهِ : مَن أدَّبَکَ ؟ قالَ : أدَّبَنی رَبّی فی نَفسی ، فَمَا استَحسَنتُهُ مِن اُولِی الأَلبابِ وَالبَصیرَهِ تَبِعتُهُم بِهِ وَاستَعمَلتُهُ ، ومَا استَقبَحتُهُ مِنَ الجُهّالِ اجتَنَبتُهُ وتَرَکتُهُ مُستَنفِرا ، فَأَوصَلَنی ذلِکَ إلی کُنوزِ العِلمِ . (2)

ب مُجانَبَهُ الجَهلِتنبیه الخواطر :قیلَ لِعیسی علیه السلام : مَن أدَّبَکَ ؟ قالَ : ما أدَّبَنی أحَدٌ ، رَأَیتُ قُبحَ الجَهلِ فَجانَبتُهُ . (3)

ج مُجانَبَهُ ما لا یَنبَغی مِنَ الکَلامِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لایَقولَنَّ أحَدُکُم لِلمَسجِدِ مُسَیجِدٌ ؛ فَإِنَّهُ بَیتُ اللّهِ ، یُذکَرُ اللّهُ فیهِ ، ولا یَقولَنَّ أحَدُکُم مُصَیحِفٌ ؛ فَإِنَّ کِتابَ اللّهِ أعظَمُ مِن أن یُصَغَّرَ ، ولا یَقولَنَّ أحَدُکُم عَبدی وأمَتی ؛ کُلُّکُم عِبادٌ وإماءٌ ، ولا یَقولَنَّ لِلرَّجُلِ رُوَیجِلٌ ، ولا لِلمَرأَهِ مُرَیَّهٌ . (4)

الإمام علیّ علیه السلام :لا أدَبَ لِسَیِّیَ النُّطقِ . (5)

الإمام زین العابدین علیه السلام فیرِسالَهِ الحُقوقِ :أمّا حَقُّ اللِّسانِ فَإِکرامُهُ عَنِ الخَنا (6) ، وتَعویدُهُ عَلَی الخَیرِ ، وحَملُهُ عَلَی الأَدَبِ . (7)

.

1- .. الکافی: ج 8 ص 22 ح 4 عن جابر بن یزید الجعفی عن الإمام الباقر علیه السلام ، کنز الفوائد: ج 1 ص 93 ، تحف العقول: ص 90 ، أعلام الدین : ص 178 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار: ج 77 ص 238 ح 1.
2- .. مصباح الشریعه: ص 332 ، بحار الأنوار: ج 2 ص 265 ح 19.
3- .. تنبیه الخواطر: ج 1 ص 96 ، بحار الأنوار: ج 14 ص 326 ح 45 ؛ إحیاء العلوم : ج 3 ص 100 نحوه ، الآداب الشرعیه لابن مفلح : ج 4 ص 209 .
4- .. سیر أعلام النبلاء : ج 14 ص 546 الرقم 312 ، الفردوس: ج 5 ص 120 ح 7678 کلاهما عن أبی هریره؛ الجعفریّات : ص 241 عن الإمام الکاظم عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام نحوه ، مستدرک الوسائل : ج 3 ص 446 ح 3957 .
5- .. غرر الحکم: ج 6 ص 374 ح 10596 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 533 ح 9743 .
6- .. الخَنا: الفحش فی القول (لسان العرب: ج 14 ص 244 «خنا»).
7- .. تحف العقول: ص 256 ح 3 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 619 ح 3214 ، الأمالی للصدوق : ص 451 ح 610 کلاهما عن ثابت بن دینار ، مشکاه الأنوار : ص 301 ح 932 ، روضه الواعظین : ص 512 نحوه ولیس فی کلّها «وحمله علی الأدب» ، بحار الأنوار: ج 74 ص 11 ح 2.

ص: 207



ب - دوری کردن از نادانی
ج - دوری کردن از سخنان ناشایست
امام علی علیه السلام :آنچه از دیگران ناخوش می داری ، تو را برای ادب کردن خودت کافی است.

مصباح الشریعه :به محمّد بن حنفیّه گفته شد : چه کسی تو را ادب کرد؟ گفت : پروردگارم مرا با خودم ادب کرد ؛ زیرا آنچه را که از اهل خِرَد و بینش ، نیکو یافتم ، در آن از ایشان پیروی کردم و به کارش بستم ، و آنچه را که از نادانان زشت یافتم ، از آن دوری جستم و ترکش کردم ، و این مرا به گنج های دانش رسانْد.

ب دوری کردن از نادانیتنبیه الخواطر :به عیسی علیه السلام گفته شد : چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود : «کسی مرا ادب نیاموخت ؛ بلکه زشتیِ نادانی [و بی ادبی] را دیدم و از آن دوری گزیدم» .

ج دوری کردن از سخنان ناشایستپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ یک از شما نباید به مسجد ، «مسجدک» بگوید ؛ زیرا مسجد ، خانه خداست و در آن، ذکر خدا گفته می شود . هیچ یک از شما نباید به مُصحف (قرآن) ، «مصحف کوچک (کتابچه) » بگوید ؛ زیرا کتاب خدا ، باعظمت تر از آن است که [حتّی نام آن،] مُصغّر (کوچک) شود . هیچ یک از شما نباید بگوید : بنده من و کنیز من ؛ [زیرا ]همه شما [مردان و زنان]، بنده و کنیز [خدا] هستید . و هیچ یک از شما نباید به مرد بگوید : «مَرْدَک» ، و یا به زن بگوید : «زَنَک».

امام علی علیه السلام :بدزبان را ادب نیست.

امام زین العابدین علیه السلام در رساله الحقوق :حقّ زبان ، این است که آن را با پرهیز از ناسزاگویی ، بزرگ بداری و به سخنِ خوب عادتش دهی و آن را به ادب وا داری.

.


ص: 208

مصباح الشریعه فیما نَسَبَهُ إلَی الإمامِ الصّادِقِ علیه السلام :لا تُکثِرِ الکَلامَ مَعَ النّاسِ فِی الطَّریقِ ؛ فَإِنَّ فیهِ سوءَ الأَدَبِ . (1)

د مُجانَبَهُ ما لا یَنبَغی مِنَ الحَرَکاتِرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی صِفَهِ المُؤمِنِ :کَثیرُ الحَذَرِ ، قَلیلُ الزَّلَلِ ، حَرَکاتُهُ أدَبٌ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إِلَیهِ :الاِنقِباضُ بَینَ المُنبَسِطَینِ ثِقَلٌ ، وَالاِنبِساطُ بَینَ المُنقَبِضَینِ سُخفٌ . (3)

الإمام العسکری علیه السلام :لَیسَ مِنَ الأَدَبِ إظهارُ الفَرَحِ عِندَ المَحزونِ . (4)

ه فِعلُ ما لا بُدَّ مِنهُالإمام علیّ علیه السلام :حَسبُ المَرءِ مِن کَمالِ المُرُوَّهِ تَرکُهُ ما لا یَجمُلُ بِهِ (5) ، ومِن حَیائِهِ أن لا یَلقی أحَدا بِما یَکرَهُ ، ومِن عَقلِهِ حُسنُ رِفقِهِ ، ومِن أدَبِهِ ألّا یَترُکَ ما لا بُدَّ لَهُ مِنهُ . (6)

راجع : ص 218 (الأدب / الفصل الأول / أفضل الآداب) .

.

1- .. مصباح الشریعه: ص 247 ، بحار الأنوار: ج 76 ص 301 ح 1.
2- .. التمحیص: ص 74 ح 171 ، بحار الأنوار: ج 67 ص 311 ح 45.
3- .. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 20 ص 340 ح 896.
4- .. تحف العقول: ص 489 ، بحار الأنوار: ج 78 ص 374 ح 28.
5- .. فی المصدر : «وترکه ما لا یحمل به» ، والتصویب من بحار الأنوار . وفی أعلام الدین : «ما لا یُحمَد به» .
6- .. کشف الغمّه: ج 3 ص 137 عن الإمام الجواد عن آبائه علیهم السلام ، نزهه الناظر : ص 70 ح 138 عن الحارث الهمدانی ، أعلام الدین: ص 292 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار: ج 78 ص 80 ح 66 .

ص: 209



د - دوری کردن از حرکات و رفتارهای زشت
ه - انجام دادن آنچه از آن گریزی نیست
مصباح الشریعه در سخنی که آن را به امام صادق علیه السلام نسبت داده است :در راه ، با مردم زیاد سخن مگو که در این کار، بی ادبی است.

د دوری کردن از رفتارهای زشتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف مؤمن :بسیار محتاط است ، کم لغزش است ، رفتارش مؤدّبانه است.

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :گرفتگی در میان جمعی شادمان ، سنگینی است ، و شاد بودن در میان جمعی گرفته ، سبک مغزی است .

امام عسکری علیه السلام :شادی نمودن در نزد غمْ زده ، از ادب به دور است.

ه انجام دادن آنچه از آن گریزی نیستامام علی علیه السلام :در کمال مروّت [و شخصیتِ] آدمی ، همین بس که آنچه را زیبنده او نیست ، ترک گوید ، و در کمال حیای او ، همین بس که با هیچ کس برخوردی که خوشایندِ او نیست ، نکند ، و در کمال خِرد او ، همین بس که حُسنِ مدارا پیشه کند ، و در کمال ادبش ، همین بس که آنچه را از آن گریزی نیست ، ترک نگوید.

ر . ک : ص 219 (ادب / فصل یکم / برترین ادب ها) .

.


ص: 210

1 / 2تَجَسُّدُ القِیَمِ الدّینِیَّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أنَا أدیبُ اللّهِ وعَلِیٌّ أدیبی ، أمَرَنی رَبّی بِالسَّخاءِ وَالبِرِّ ونَهانی عَنِ البُخلِ وَالجَفاءِ ، وما شَیءٌ أبغَضُ إلَی اللّهِ عز و جل مِنَ البُخلِ وسوءِ الخُلُقِ ، وإنَّهُ لیُفسِدُ العَمَلَ کَما یُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل أَدَّبَ نَبِیَّهُ عَلی مَحَبَّتِهِ ، فَقالَ : «وَ إِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ» (2) ، ثُمَّ فَوَّضَ إلَیهِ فَقالَ عز و جل : «وَ مَا ءَاتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ» (3) ، وقالَ عز و جل : «مَن یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ» (4) . (5)

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ أدَّبَ رَسولَهُ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا مُحَمَّدُ «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» (6) ، قالَ : خُذ مِنهُم ما ظَهَرَ وما تَیَسَّرَ ، وَالعَفوُ : الوَسَطُ . (7)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ المُؤمِنَ یَأخُذُ بِأَدَبِ اللّهِ عز و جل ؛ إذا وَسَّعَ عَلَیهِ اتَّسَعَ ، وإذا أمسَکَ عَلَیهِ أمسَکَ . (8)

.

1- .. مکارم الأخلاق: ج 1 ص 51 ح 19 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار: ج 16 ص 231 ح 35.
2- .. القلم : 4 .
3- .. الحشر : 7 .
4- .. النساء : 80 .
5- .. الکافی: ج 1 ص 265 ح 1 ، المحاسن: ج 1 ص 263 ح 508 ، تفسیر العیّاشی: ج 1 ص 259 ح 203 کلّها عن أبی إسحاق النحوی ، بصائر الدرجات : ص 378 ح 3 من دون إسنادٍ إلی أحدٍ من أهل البیت علیهم السلام نحوه ، بحار الأنوار: ج 17 ص 3 ح 1.
6- .. الأعراف : 199 .
7- .. تفسیر العیّاشی: ج 2 ص 43 ح 126 ، بصائر الدرجات : ص 378 ح 3 من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام نحوه ، بحار الأنوار: ج 96 ص 84 ح 4.
8- .. الکافی: ج 4 ص 12 ح 12 عن عمر بن یزید عن الإمام الصادق علیه السلام ، تحف العقول: ص 52 ، بحار الأنوار: ج 77 ص 157 ح 135.

ص: 211



1 / 2 تبلور ارزش های دینی

1 / 2تبلور ارزش های دینیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من ادب آموخته خدا هستم و علی ، ادب آموخته من است . پروردگارم مرا به سخاوت و نیکی کردن فرمان داد و از بخل و سختگیری بازَم داشت . در نزد خداوند عز و جل چیزی منفورتر از بخل و بدخویی نیست . بدخویی ، عمل را تباه می کند ، آن سان که سرکه عسل را.

امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل پیامبرش را بر محبّت خود پرورش داد و فرمود : «و به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی» . آن گاه [در کار دین و تشریع احکام] به او اختیار داد و فرمود : «آنچه را پیامبر به شما داد ، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت ، باز ایستید» و فرمود : «هر که از پیامبر اطاعت کند ، هر آینه از خدا اطاعت کرده است» .

امام صادق علیه السلام :خداوند ، رسول خود را تربیت کرد و فرمود : ای محمّد! «عفو را بگیر و به کار پسندیده فرمان ده و از نادانان، رخ برتاب» . [ خدا در این آیه ]فرمود : از ایشان آنچه آشکار و میسّر است ، بگیر . «عفو» یعنی حدّ وسط .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همانا مؤمن ، به ادب خداوند عز و جل رفتار می کند . هر گاه خدا به [زندگیِ ]او گشایش بدهد ، او گشاده دستی می کند ، و هر گاه بر او تنگ بگیرد ، او نیز دست نگه می دارد.

.


ص: 212

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ المُؤمِنَ أخَذَ عَن اللّهِ سُبحانَهُ وتَعالی أدَبا حَسَنا ؛ إِذا وَسَّعَ عَلَیهِ وَسَّعَ عَلی نَفسِهِ ، وإذا أمسَکَ عَلَیهِ أمسَکَ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :کونوا أقَلَّ ما تَکونونَ فِی الباطِنِ أموالاً ، أحسَنَ ما تَکونونَ (2) فِی الظّاهِرِ أحوالاً ، فَإِنَّ اللّهَ تَعالی أدَّبَ عِبادَهُ المُؤمِنینَ أدَبا حَسَنا ، فَقالَ جَلَّ مِن قائِلٍ : «یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ لَا یَسْئلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا» (3) . (4)

المناقب لإبن شهرآشوب عن أنس :حَیَّت جارِیَهٌ لِلحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام بِطاقَهِ رَیحانٍ ، فَقالَ لَها : أنتِ حُرَّهٌ لِوَجهِ اللّهِ ، فَقُلتُ لَهُ فی ذلِکَ ، فَقالَ : أدَّبَنَا اللّهُ تَعالی فَقالَ : «إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا» (5) الآیَه ، وکانَ أحسَنُ مِنها إعتاقَها . (6)

الإمام الصادق علیه السلام مِن رِسالَهٍ لَهُ إلی أصحابِهِ :مَهلاً مَهلاً یا أهلَ الصَّلاحِ ، لا تَترُکوا أمرَ اللّهِ وأمرَ مَن أمَرَکُم بِطاعَتِهِ فَیُغَیِّرَ اللّهُ ما بِکُم مِن نِعمَهٍ ، أحِبّوا فِی اللّهِ مَن وَصَفَ صِفَتَکُم ، وأبغِضوا فِی اللّهِ مَن خالَفَکُم ، وَابذُلوا مَوَدَّتَکُم ونَصیحَتَکُم لِمَن وَصَفَ صِفَتَکُم ، ولاتَبذُلوها (7) لِمَن رَغِبَ عَن صِفَتِکُم وعاداکُم عَلَیها وبَغی لَکُمُ الغَوائِلَ ، هذا أدَبُنا أدَبُ اللّهِ ، فَخُذوا بِهِ وتَفَهَّموهُ وَاعقِلوهُ ولا تَنبِذوهُ وَراءَ ظُهورِکُم . (8)

.

1- .. شُعب الإیمان: ج 5 ص 259 ح 6591 ، حلیه الأولیاء: ج 6 ص 315 الرقم 393 ، الفردوس: ج 1 ص 191 ح 715 کلّها عن ابن عمر ، تاریخ دمشق: ج 56 ص 315 ح 11844 کلّها نحوه ، الزهد لابن حنبل : ص 328 من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام ، کنز العمّال: ج 6 ص 448 ح 15998؛ تنبیه الخواطر: ج 2 ص 287 عن عبداللّه بن عمر نحوه .
2- .. فی المصدر : «تکون» ، والتصویب من بحار الأنوار .
3- .. البقره : 273.
4- .. مطالب السؤول: ج 1 ص 230 ، الفصول المهمه لابن الصبّاغ : ص 113 و فیه «فی الآخره اعمالاً» بدل «فی الظاهر احوالاً» ؛ بحار الأنوار: ج 78 ص 8 ح 63.
5- .. النساء : 86.
6- .. المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 18 ، نزهه الناظر : ص 130 ح 235 ، کشف الغمّه : ج 2 ص 243 والخبر فیهما فی شأن الإمام الحسین علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار: ج 43 ص 343 ح 15 ؛ جواهر المطالب للباعونی : ج 2 ص 317 والخبر فیه فی شأن الإمام الحسین علیه السلام نحوه .
7- .. فی المصدر : «تَبتَذِلوها» ، والتصویب من وسائل الشیعه : ج 11 ص 440 ح 21286 .
8- .. الکافی: ج 8 ص 12 ح 1 عن حفص المؤذّن وإسماعیل بن جابر وإسماعیل بن مخلّد السرّاج ، بحار الأنوار: ج 78 ص 222.

ص: 213

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همانا مؤمن ، ادب نیکویی را از خداوندِ پاک و بلندمرتبه گرفته است . هر گاه خدا به [ زندگیِ] او گشایش دهد ، خود را در گشایش قرار می دهد ، و هر گاه بر او تنگ گیرد ، او نیز [ بر خود] تنگ می گیرد.

امام علی علیه السلام :در حالی که در واقع، از کمترین مال برخوردار هستید ، در ظاهر، بهترین حال را از خود نشان دهید ، (1) که خداوند متعال ، بندگان باایمانش را [ این گونه ]نیکو ادب کرده است ، و آن بزرگ گوینده ، فرموده است : «بی خبر ، آنان را از شدّت خویشتنداری ، توانگر می پندارد . ایشان را از سیمایشان می شناسی . با اصرار [چیزی ]از مردم نمی خواهند» .

المناقب، ابن شهرآشوب به نقل از اَنَس :کنیزی ، با تقدیم یک دسته گل ، به حسن بن علی علیه السلام تحیّت گفت . امام علیه السلام به او فرمود : «به خاطر خدا تو آزادی» . علّت این کار او را جویا شدم ، فرمود : «خدای متعال ، این گونه ما را ادب آموخته است ؛ چرا که فرموده : «هر گاه به شما تحیّتی گفته شد ، شما به نیکوتر از آن ، تحیّت گویید» (تا آخر آیه ) و از تحیّت او بهتر ، آزاد کردن او بود».

امام صادق علیه السلام در نامه ای به یارانش :زنهار ، زنهار! ای پاکْ مردان ، فرمان خدا و فرمان آن کس را که به طاعت خدا فرمانتان می دهد ، فرو مگذارید که خداوند ، نعمت هایی را که به شما داده است ، دیگرگون می سازد . کسی را که راه و رسم شما را دارد ، از برای خدا دوست بدارید ، و آن را که مخالف شماست ، از برای خدا دشمن بدارید . محبّت و خیرخواهی تان را نثار کسی کنید که راه و رسم شما را دارد ، و آن را به پای کسانی که از راه و روش شما رویْ گردان اند و بر سر آن با شما دشمنی می ورزند و بدخواه شما هستند ، نریزید . این ادب [و راه و رسمِ ]ما ، ادب خداوند است . پس به آن چنگ بزنید و آن را بفهمید و در آن بیندیشید و آن را پشت گوش نیندازید .

.

1- .به تعبیر ضرب المثل فارسی ، صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارید .

ص: 214

عنه علیه السلام :مَن عَرَفَ اللّهَ خافَهُ ، ومَن خافَ اللّهَ حَثَّهُ الخَوفُ مِنَ اللّهِ عَلَی العَمَلِ بِطاعَتِهِ وَالأَخذِ بِتَأدیبِهِ ، فَبَشِّرِ المُطیعینَ المُتَأَدِّبینَ بِأَدَبِ اللّهِ وَالآخِذینَ عَنِ اللّهِ أنَّهُ حَقٌّ عَلَی اللّهِ أن یُنجِیَهُ مِن مُضِلّاتِ الفِتَنِ . (1)

عنه علیه السلام فِی الدُّعاءِ :سَیِّدی إلَیکَ یَلجَأُ الهارِبُ ، ومِنکَ یَلتَمِسُ الطّالِبُ ، وعَلی کَرَمِکَ یُعَوِّلُ المُستَقیلُ التّائِبُ ، أدَّبتَ عِبادَکَ بِالتَّکَرُّمِ وأنتَ أکرَمُ الأَکرَمینَ . (2)

عنه علیه السلام فی نَصیحَتِهِ لِجَماعَهٍ مِنَ الصّوفِیَّهِ :تَأَدَّبوا أیُّهَا النَّفَرُ بِآدابِ اللّهِ عز و جل لِلمُؤمِنینَ ، وَاقتَصِروا عَلی أمرِ اللّهِ ونَهیِهِ ، ودَعوا عَنکُم مَا اشتَبَهَ عَلَیکُم مِمّا لاعِلمَ لَکُم بِهِ ، ورُدُّوا العِلمَ إلی أهلِهِ ؛ تُؤجَروا وتُعذَروا عِندَ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی . (3)

الکافی عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلام :فیما وَعَظَ اللّهُ عز و جل بِهِ عیسی علیه السلام : . . . طوبی لَکَ یَابنَ مَریَمَ ، ثُمَّ طوبی لَکَ إن أخَذتَ بِأَدَبِ إلهِکَ الَّذی یَتَحَنَّنُ عَلَیکَ تَرَحُّما ، وبَدَأَکَ بِالنِّعَمِ مِنهُ تَکَرُّما ، وکانَ لَکَ فِی الشَّدائِدِ ، لا تَعصِهِ یا عیسی ، فَإِنَّهُ لا یَحِلُّ لَکَ عِصیانُهُ ، قَد عَهِدتُ إلَیکَ کَما عَهِدتُ إلی مَن کانَ قَبلَکَ ، وأنَا عَلی ذلِکَ مِنَ الشّاهِدینَ . (4)

.

1- .. الاُصول الستّه عشر: ص 198 ح 171 عن زید النرسی ، بحار الأنوار: ج 70 ص 400 ح 73 نقلاً عن زید النرسی فی أصله .
2- .. الإقبال: ج 3 ص 316 ، مصباح المتهجّد : ص 832 ح 891 ، المزار الکبیر : ص 406 کلّها عن أبی یحیی ، المصباح للکفعمی : ص 719 وفیه «ملجأ» بدل «یلجأ» ، بحار الأنوار: ج 98 ص 410 ح 1 .
3- .. الکافی: ج5 ص 70 ح 1 عن مسعده بن صدقه، تحف العقول: ص353 ، بحار الأنوار: ج 70 ص 128 ح 13.
4- .. الکافی : ج 8 ص 131 و 134 ح 103 ، الأمالی للصدوق: ص 610 ح 841 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 14 ص 292 ح 14.

ص: 215

امام صادق علیه السلام :آن که خدا را شناخت ، از او ترسید ، و آن که از خدا ترسید ، ترس از خدا ، او را بر به کار بستن فرمانش و در پیش گرفتن ادبش بر انگیخت . پس بشارت باد فرمان بردارانِ متأدّب به ادب خدا و نیوشندگان دستورهای او را که بر خداست که آنها را از گم راه سازی های فتنه ها برهاند.

امام صادق علیه السلام در دعا :آقای من! گریزنده ، به تو پناه می آورَد ، و جوینده ، از تو درخواست می کند ، و پوزش خواهِ توبه گر ، به کرَم تو تکیه می کند . تو ادب کریم بودن را به بندگانت آموخته ای، و تو خود، کریم ترینِ کریم تران هستی.

امام صادق علیه السلام در نصیحت ایشان به گروهی از صوفیان :ای جماعت! از ادب آموزی های خداوند عز و جل به مؤمنان ، ادب بیاموزید ، و به همان امر و نهیِ خدا بسنده کنید ، و آنچه را بر شما مشتبه می شود و بدان علم ندارید ، وا گذارید و علم آنها را به اهلش بسپارید تا نزد خداوند تبارک و تعالی مأجور و معذور باشید.

الکافی به نقل از علی بن اسباط ، از اهل بیت علیهم السلام :از جمله اندرزهای خداوند تبارک و تعالی به عیسی بن مریم علیه السلام ، این بود که به او فرمود : « ... خوشا به سعادت تو ، ای پسر مریم! خوشا به سعادتت ، اگر به ادب پروردگارت چنگ بزنی ؛ پروردگاری که از سرِ مهر ، دلسوزی تو می کند ، و از روی کَرَم ، آغازگر نعمت هایش به تو بود، و در سختی ها با تو بوده است. ای عیسی! او را نافرمانی مکن که نافرمانی کردن او ، بر تو روا نیست . تو را [ به این نکته ] سفارش کردم ، همان گونه که به آنان که پیش از تو بودند نیز سفارش کردم ، و من خود ، بر این سفارش ، از جمله گواهانم ».

.


ص: 216

الکافی عن علیّ بن الحکم عن دعبل بن علیّ (1) : : أنَّهُ دَخَلَ عَلی أبِی الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام وأمَرَ لَهُ بِشَیءٍ ، فَأَخَذَهُ ولَم یَحمَدِ اللّهَ . قالَ : فَقالَ لَهُ : لِمَ لَم تَحمَدِ اللّهَ؟! قالَ : ثُمَّ دَخَلتُ بَعدُ عَلی أبی جَعفَرٍ علیه السلام وأمَرَ لی بِشَیءٍ ، فَقُلتُ : الحَمدُ للّهِِ . فَقالَ لی : تَأَدَّبتَ . (2)

التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام :قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام : «شَهِیدَیْنِ مِن رِّجَالِکُمْ» (3) ، قالَ : مِن أحرارِکُم مِنَ المُسلِمینَ العُدولِ . قالَ علیه السلام : اِستَشهِدوهُم لِتَحوطوا بِهِم أدیانَکُم وأموالَکُم ، ولِتَستَعمِلوا أدَبَ اللّهِ ووَصِیَّتَهُ ؛ فَإِنَّ فیهِمَا النَّفعَ وَالبَرَکَهَ ، ولا تُخالِفوهُما فَیَلحَقَکُمُ النَّدَمُ حَیثُ لا یَنفَعُکُمُ النَّدَمُ . (4)

الإمام علیّ علیه السلام فِی الدّیوانِ المَنسوبِ إلَیهِ : أدَّبتُ نَفسی فَما وَجَدتُ لَهابِغَیرِ تَقوَی الإلهِ مِن أدَبِ فی کُلِّ حالاتِها وإن قَصُرَتأفضَلَ مِن صَمتِها عَنِ الکَذِبِ وغیبَهِ النّاسِ إنَّ غیبَتَهُمحَرَّمَها ذُو الجَلالِ فِی الکُتُبِ إن کانَ من فِضَّهٍ کَلامُکِ یا نَفسُ فإنَّ السُّکوتَ مِن ذَهَبِ. (5)

راجع : العنوان الآتی .

.

1- .. هو دِعْبِل الخُزاعی الشاعر المعروف المعاصر للإمام الرضا علیه السلام ، والذی مدحه بتائیّته المعروفه.
2- .. الکافی: ج 1 ص 496 ح 8 ، کشف الغمّه: ج 3 ص 153 ، بحار الأنوار: ج 50 ص 93 ح 6.
3- .. البقره: 282.
4- .. التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 651 ح 372 ، بحار الأنوار: ج 104 ص 305 ح 10 .
5- .. الدیوان المنسوب إلی الإمام علیّ علیه السلام : ص 80 ح 35 ؛ تاریخ الإسلام للذهبی : ج 12 ص 243 ، سیر أعلام النبلاء : ج 8 ص 416 الرقم 112 کلاهما نحوه ، تاریخ دمشق : ج 32 ص 462 کلّها عن عبد اللّه بن المبارک من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام .

ص: 217

الکافی به نقل از علی بن حَکَم، در باره دعبل بن علی (1) :او به خدمت امام رضا علیه السلام رسید . امام امر کرد تا چیزی (صله) به او بدهند . دعبل آن را گرفت؛ اما سپاس خداوند نگفت . امام علیه السلام به او فرمود : «چرا سپاس خداوند را به جا نیاوردی؟!» . دعبل گفت: بعدا خدمت امام جواد علیه السلام رسیدم و او دستور داد چیزی (صله ای) به من بدهند . من گفتم : خدا را سپاس . امام علیه السلام فرمود : «ادب را به جا آوردی».

التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام :امیر مؤمنان علیه السلام فرمود : « «دو گواه از مردانتان» [یعنی ]از مسلمانانِ عادل و آزادتان [نه برده] » . فرمود : «آنان را گواه بگیرید تا از این طریق ، هم طَلَب ها و اموالتان را حفظ کنید و هم ادب و سفارش خداوند را به کار ببندید ؛ زیرا در این دو (ادب و سفارش خداوند) ، سود و برکت است ، و بر خلاف آنها عمل نکنید که آن گاه که پشیمانی سودتان نمی بخشد ، پشیمان خواهید شد» .

امام علی علیه السلام در دیوان منسوب به ایشان :به ادب و تربیت نفس خود پرداختم و برای آن ادبی بهتر از پروامندی از خدا نیافتم ، در تمام حالاتش . و اگر از پس این امر بر نیامد ، برای آن نیافتم ادبی بهتر از دم فرو بستن از دروغ و از غیبت کردن از مردم، که غیبت از مردم را خداوند شکوهمند ، در کتاب هایش حرام کرده است . اگر سخن تو ای نفس نقره باشد ، سکوت طلاست.

ر . ک : ص 219 (ادب / فصل یکم / برترین ادب ها) .

.

1- .مقصود ، دِعبِل خُزاعی ، شاعر معروف در روزگار امام رضا علیه السلام است که تائیّه مشهورش را در مدح آن امام سرود .

ص: 218

1 / 3أفضَلُ الآدابِأ الکَفُّ عَنِ المَحارِمِالإمام علیّ علیه السلام :أحسَنُ الآدابِ ما کَفَّکَ عَنِ المَحارِمِ . (1)

ب حُسنُ الخُلُقِالإمام علیّ علیه السلام :أکرَمُ الأَدَبِ حُسنُ الخُلُقِ . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :کَمالُ الأَدَبِ وَالمُروءَهِ سَبعُ خِصالٍ : العَقلُ ، وَالحِلمُ ، وَالصَّبرُ ، وَالرِّفقُ ، وَالصَّمتُ ، وحُسنُ الخُلُقِ ، وَالمُداراهُ . (3)

ج وُقوفُ الإِنسانِ عِندَ حَدِّهِالإمام علیّ علیه السلام :أفضَلُ الأَدَبِ أن یَقِفَ الإِنسانُ عِندَ حَدِّهِ ولا یَتَعَدّی قَدرَهُ . (4)

د البَدءُ بِالنَّفسِالإمام علیّ علیه السلام :أفضَلُ الأَدَبِ ما بَدَأتَ بِهِ نَفسَکَ . (5)

ه ضَبطُ النَّفسِالإمام علیّ علیه السلام :ضَبطُ النَّفسِ عِندَ الرَّغَبِ وَالرَّهَبِ مِن أفضَلِ الأَدَبِ . (6)

.

1- .. غرر الحکم: ج 2 ص 462 ح 3298 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 124 ح 2830 .
2- .. مئه کلمه للجاحظ : ص 96 ح 80.
3- .. معدن الجواهر: ص 59 ، مستدرک الوسائل : ج 9 ص 38 ح 10141 نقلاً عن مجموعه الشهید .
4- .. غرر الحکم: ج 2 ص 447 ح 3241 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 122 ح 2785 .
5- .. غرر الحکم: ج 2 ص 422 ح 3115 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 121 ح 2757 وفیه «تؤدّب» بدل «بدأت».
6- .. غرر الحکم: ج 4 ص 234 ح 5932 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 310 ح 5462 .

ص: 219



1 / 3 برترین ادب ها

الف - خودداری از حرام ها
ب - نیک خویی
ج - فراتر نرفتن از حد و اندازه خود
د - آغاز کردن از خود
ه - خویشتنداری
1 / 3برترین ادب هاالف خودداری از حرام هاامام علی علیه السلام :بهترینِ ادب ها، آن است که تو را از حرام ها باز دارد.

ب نیک خوییامام علی علیه السلام :ارجمندترین ادب ، نیک خویی است.

امام صادق علیه السلام :کمال ادب و مروّت ، در هفت چیز است : خردمندی ، بردباری ، شکیبایی ، ملایمت ، خاموشی ، نیک خویی ، و مدارا.

ج فراتر نرفتن از حد و اندازه خودامام علی علیه السلام :برترین ادب ، آن است که انسان در حدّ خود بایستد و از اندازه خویش فراتر نرود.

د آغاز کردن از خودامام علی علیه السلام :برترین ادب ، آن است که از خود آغاز کنی.

ه خویشتنداریامام علی علیه السلام :خویشتنداری در هنگام رغبت [ به چیزی] و ترس [ از چیزی] ، از برترین ادب ها [و خصلت ها] است.

.


ص: 220

و تَحَرِّی الصِّدقِالإمام علیّ علیه السلام :تَحَرِّی الصِّدقِ وتَجَنُّبُ الکَذِبِ أجمَلُ شیمَهٍ (1) ، وأفضَلُ أدَبٍ . (2)

ز حِفظُ المُروءَهِالإمام علیّ علیه السلام :أفضَلُ الأَدَبِ حِفظُ المُرُوَّهِ (3) . (4)

ح الاِستِحیاءُ مِنَ النَّفسِالإمام علیّ علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :غایَهُ الأَدَبِ أن یَستَحِیَ الإِنسانُ مِن نَفسِهِ . (5)

ط عَدَمُ الفَخرِ بَالأَدَبِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أحسَنُ الأَدَبِ أن لایَفخَرَ المَرءُ بِأَدَبِهِ . (6)

.

1- .. الشِّیمَه : الخُلُق ، والطبیعه (لسان العرب : ج 12 ص 329 «شیم») .
2- .. غرر الحکم: ج 3 ص 282 ح 4488 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 201 ح 4082 .
3- .. المُرُوءَه : الإنسانیّه ، ولک أن تشدِّد (الصحاح : ج 1 ص 72 «مرأ») . وقال الطریحی : هی کما قیل آداب نفسانیّه تحمل مراعاتها الإنسان الوقوف عند محاسن الأخلاق وجمیل العادات (مجمع البحرین : ج 3 ص 1683 «مرأ») .
4- .. غرر الحکم: ج 2 ص 396 ح 2987 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 113 ح 2486 وفیه «أشرف» بدل «أفضل» و «حسن» بدل «حفظ» .
5- .. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 20 ص 265 ح 90.
6- .. ربیع الأبرار: ج 3 ص 261.

ص: 221



و - راستی طلبی
ز - حفظ مروت
ح - شرم کردن از خود
ط - ننازیدن به ادب
و راستی طلبیامام علی علیه السلام :راستی طلبی و دوری کردن از دروغ ، زیباترین خصلت و برترین ادب است.

ز حفظ مروّتامام علی علیه السلام :برترین ادب ، حفظ مروّت است. (1)

ح شرم کردن از خودامام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :نهایت ادب ، این است که انسان از خودش شرم کند.

ط ننازیدن به ادبپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نیکوترین ادب ، آن است که آدمی به ادب خویش فخر نفروشد.

.

1- .مروّت را «انسانیت» معنا کرده اند. نیز گفته اند: مروّت ، آدابی نفسانی است که مراعات آنها ، انسان را وادار به تسلیم شدن در برابر خوبی های اخلاقی و عادات پسندیده می کند .

ص: 222

الفصل الثانی: فضل الأدب والحثّ علیه2 / 1الحثّ علی الأدبالإمام علیّ علیه السلام :طَلَبُ الأَدَبِ أولی مِن طَلَبِ الذَّهَبِ . (1)

عنه علیه السلام :طالِبُ الأَدَبِ أحزَمُ مِن طالِبِ الذَّهَبِ . (2)

عنه علیه السلام :إنَّ النّاسَ إلی صالِحِ الأَدَبِ أحوَجُ مِنهُم إلَی الفِضَّهِ وَالذَّهَبِ . (3)

عنه علیه السلام :إنَّکُم إلَی اکتِسابِ الأَدَبِ أحوَجُ مِنکُم إلَی اکتِسابِ الفِضَّهِ وَالذَّهَبِ . (4)

عنه علیه السلام :أدَبُ المَرءِ خَیرٌ مِن ذَهَبِهِ . (5)

عنه علیه السلام :حُلِیُّ الرِّجالِ الأَدَبُ ، وحُلِیُّ النِّساءِ الذَّهَبُ . (6)

عنه علیه السلام :حُسنُ الأَدَبِ خَیرُ مُوازِرٍ وأفضَلُ قَرینٍ . (7)

.

1- .. المواعظ العددیّه: ص 58 .
2- .. غرر الحکم: ج 4 ص 253 ح 6006 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 317 ح 5518.
3- .. غرر الحکم: ج 2 ص 569 ح 3590 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 143 ح 3210.
4- .. غرر الحکم: ج 3 ص 64 ح 3835 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 173 ح 3609 .
5- .. المواعظ العددیّه: ص 54.
6- .. المواعظ العددیّه : ص 55 .
7- .. غرر الحکم: ج 3 ص 384 ح 4815 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 229 ح 4407.

ص: 223



فصل دوم : فضیلت ادب و ترغیب به آن

2 / 1 ترغیب به ادب
فصل دوم : فضیلت ادب و ترغیب به آن2 / 1ترغیب به ادبامام علی علیه السلام :جستجوی ادب ، سزاوارتر از جستجوی طلاست.

امام علی علیه السلام :جوینده ادب ، دورْاندیش تر از جوینده طلاست.

امام علی علیه السلام :مردم به ادب درست ، نیازمندتر از سیم و زرند.

امام علی علیه السلام :شما به کسب ادب ، نیازمندترید تا به کسب سیم و زر.

امام علی علیه السلام :ادب مرد ، بهتر از زَر اوست. (1)

امام علی علیه السلام :زیور مردان ، ادب است ، و زیور زنان ، زَر.

امام علی علیه السلام :ادبِ نیکو ، بهترین یار است و برترین همدم.

.

1- .مضامین بسیاری از این قبیل احادیث ، به برکت وجود استادان زبان و ادب ایرانی ، به ادبیات فارسی راه یافته است . مثلاً سعدی رحمه الله مضمون همین حدیث را این گونه به پارسی برگردانده است : ادب مرد ، بِه ز دولت اوست .

ص: 224

عنه علیه السلام :الأَدَبُ خَیرُ میراثٍ . (1)

عنه علیه السلام :اِعلَموا أنَّ مِلاکَ أمرِکُمُ الدّینُ ، وعِصمَتَکُمُ التَّقوی ، وزینَتَکُمُ الأَدَبُ . (2)

عنه علیه السلام فی وَصِیَّتِهِ لِابنِهِ الحَسَنِ علیه السلام :ذَکِّ قَلبَکَ بِالأَدَبِ کَما تُذَکَّی (3) النّارُ بِالحَطَبِ ، ولا تَکُن کَحاطِبِ اللَّیلِ (4) ، وغُثاءِ (5) السَّیلِ . (6)

عنه علیه السلام فی وَصِیَّتِهِ لِابنِهِ مُحَمَّدِ بنِ الحَنَفِیَّهِ :أذکِ بِالأَدَبِ قَلبَکَ کَما تُذکَی النّارُ بِالحَطَبِ ، فَنِعمَ العَونُ الأَدَبُ لِلنَّحیزَهِ (7) ، وَالتَّجارِبُ لِذِی اللُّبِّ . (8)

عنه علیه السلام :یا طالِبَ العِلمِ ، إنَّ العِلمَ ذو فَضائِلَ کَثیرَهٍ : فَرَأسُهُ التَّواضُعُ . . . وسِلاحُهُ لینُ الکَلِمَهِ ، وسَیفُهُ الرِّضا ، وقَوسُهُ المُداراهُ ، وجَیشُهُ مُحاوَرَهُ العُلَماءِ ، ومالُهُ الأَدَبُ . (9)

.

1- .. تحف العقول: ص 89 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 69 ح 1755 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 237 ح 1 ؛ شُعب الإیمان: ج 4 ص 161 ح 4661 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 509 کلاهما عن إبراهیم ، المناقب للخوارزمی: ص 365 ح 381 عن حمّاد بن إبراهیم ، کنز العمّال: ج 16 ص 269 ح 44396 .
2- .. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 20 ص 153 ؛ بحار الأنوار : ج 34 ص 346 ح 1171 .
3- .. ذَکَتِ النّارُ : اشتدّ لهبُها . وذَکّاها وأذکاها : أوقَدَها (القاموس المحیط : ج 4 ص 330 «ذکو»).
4- .. رجل حاطبُ لیلٍ: یتکلّم بالغثّ والسمین ، مُخَلِّطٌ فی کلامه ، وأمره کالحاطبِ باللّیلِ الذی یحطب کلّ ردیء وجیّد (لسان العرب: ج 1 ص 322 «حطب»).
5- .. الغُثاء : مایجیء فوق السَّیل ممّا یحمله من الزَّبَد والوسخ وغیره (النهایه : ج 3 ص 343 «غثا»).
6- .. تحف العقول: ص 80 ، غرر الحکم: ج 4 ص 39 ح 5200 وفیه «عقلک» بدل «قلبک» ولیس فیه ذیله من «ولا تکن» ، بحار الأنوار: ج 77 ص 207 ح 1؛ دستور معالم الحکم: ص 60 ، شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 20 ص 271 ح 131 ولیس فیهما ذیله من«ولاتکن»، کنز العمّال: ج16 ص177 ح 44215 نقلاً عن وکیع والعسکریفیالمواعظ.
7- .. النحیزه : الطبیعه (الصحاح : ج 3 ص 898 «نحز»).
8- .. کتاب من لایحضره الفقیه: ج 4 ص 385 ح 5834 ، مجمع البحرین : ج 1 ص 29 عن المعصوم علیهم السلام ولیس فیه «کما تذکی النار بالحطب» ومن «للنحیزه .. .» .
9- .. الکافی: ج 1 ص 48 ح 2 ، منیه المرید: ص 148 کلاهما عن أبیبصیر عن الإمام الصادق علیه السلام ، تحف العقول: ص 200 ، بحار الأنوار: ج 1 ص 175 ح 41 ؛ الجامع لأخلاق الراوی : ج 1 ص 142 ح 46 عن العُتبی عن أبیه ، کنز العمّال : ج 10 ص 254 ح 29362 .

ص: 225

امام علی علیه السلام :ادب ، بهترین میراث است.

امام علی علیه السلام :بدانید که اساس کار شما ، دین است و نگه دارنده شما [از گناهان] ، تقوا ، و زیورتان ، ادب.

امام علی علیه السلام در سفارش به فرزندش حسن علیه السلام :دِلَت را با ادب ، فروزان گردان ، آن چنان که آتش با هیمه فروزان می شود ، و چونان گرد آورنده هیمه در شب ، (1) یا چون کف و خس و خاشاک روی سیلاب مباش.

امام علی علیه السلام در سفارش به فرزندش محمّد بن حنفیّه :دلت را با ادب ، فروزان گردان ، همچنان که آتش با هیمه فروزان می شود ؛ زیرا نیکو کمکی است ادب برای سرشت ، و تجربه ها برای خردمند.

امام علی علیه السلام :ای جوینده دانش! همانا دانش ، دارای فضیلت های بسیار است : سَرَش فروتنی است و اسلحه اش نرمگویی ، و شمشیرش خرسندی ، و کمانش مدارا ، و سپاهش گفتگو با دانشمندان ، و دارایی اش ادب.

.

1- .این ضرب المثل در مورد کسی گفته می شود که هر رطب و یابسی را به هم می بافد و بیهوده و آشفته گویی می کند ، چنان که گرد آورنده هیمه در تاریکی شب ، هر هیمه خوب و بدی را جمع می کند .

ص: 226

عنه علیه السلام :أیُّهَا النّاسُ ! تَوَلَّوا مِن أنفُسِکُم تَأدیبَها ، وَاعدِلوا بِها عَن ضَراوَهِ (1) عاداتِها . (2)

عنه علیه السلام :مَن کَلِفَ (3) بِالأَدَبِ قَلَّت مَساویهِ . (4)

عنه علیه السلام :یا مَعشَرَ الفِتیانِ! حَصِّنوا أعراضَکُم بِالأَدَبِ ، ودینَکُم بِالعِلمِ . (5)

عنه علیه السلام فیما أوصی بِهِ وَلَدَهُ الحَسَنَ علیه السلام :یا بُنَیَّ ، أحرِز حَظَّکَ مِنَ الأَدَبِ ، وفَرِّغ لَهُ قَلبَکَ ؛ فَإِنَّهُ أعظَمُ مِن أن تُخالِطَهُ (6) دَنَسٌ (7) . وَاعلَم أنَّکَ إن أعوَزتَ غَنیتَ بِهِ ، وإنِ اغتَرَبتَ کانَ لَکَ الصّاحِبَ الَّذی لا وَحشَهَ مَعَهُ . الأَدَبُ هُوَ لِقاحُ العَقلِ ، وذَکاءُ القَلبِ ، وزینَهُ اللِّسانِ ، ودَلیلُ الرَّجُلِ عَلی مَکارِمِ الأَخلاقِ ، ومَا الإِنسانُ لَولَا الأَدَبُ إلّا بَهیمَهٌ مُهمَلَهٌ . لِلّهِ دَرُّ الأَدَبِ ! إنَّهُ یُسَوِّدُ غَیرَ السَّیِّدِ ، فَاطلُبهُ وَاکسِبهُ تَکتَسِبُ القَدرَ وَالمالَ ، مَن طَلَبَهُ صالَ بِهِ ، ومَن تَرَکَهُ صیلَ عَلَیهِ ، یَلزَمُهُ اللّهُ السُّعداءَ ، ویَحرُمُهُ الأَشقِیاءَ . (8)

عنه علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :عَلَیکُم بِالأَدَبِ ، فَإِن کُنتُم مُلوکا بَرَزتُم ، وإن کُنتُم وَسَطا فُقتُم ، وإن أعوَزَتکُمُ المَعیشَهُ عِشتُم بِأَدَبِکُم . (9)

عنه علیه السلام :ثَلاثٌ لَیسَ عَلَیهِنَّ مُستَزادٌ : حُسنُ الأَدَبِ ، ومُجانَبَهُ الرَّیبِ ، وَالکَفُّ عَنِ المَحارِمِ . (10)

.

1- .. یقال: ضَرِی الشیءُ بالشیء، إذا اعتادَه فلا یکاد یصبر عنه (لسان العرب: ج 14 ص 482 «ضرا»).
2- .. نهج البلاغه: الحکمه 359 ، غرر الحکم: ج 3 ص 295 ح 4522 نحوه ، بحار الأنوار: ج 70 ص 73 ح 27 .
3- .. الکَلَف : الولوع بالشیء ، مع شُغل قلبٍ ومشقّهٍ (النهایه : ج 4 ص 197 «کلف»).
4- .. غرر الحکم: ج 5 ص 263 ح 8271 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 455 ح 8198 .
5- .. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 210.
6- .. کذا فی المصدر ، وفی إرشاد القلوب : «یخالطه» ، وهو المناسب للسیاق.
7- .. الدَّنَسُ : لَطْخُ الوَسَخ ونحوه ، حتّی فی الأخلاق (لسان العرب : ج 6 ص 88 «دنس»).
8- .. أعلام الدین: ص 84 ، إرشاد القلوب: ص 160 نحوه ولیس فیه ذیله من «للّه ِ درّ الأدب» .
9- .. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 20 ص 304 ح 483.
10- .. غرر الحکم : ج 3 ص 335 ح 4659 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 212 ح 4222 .

ص: 227

امام علی علیه السلام :ای مردم! خود به ادب [و تربیت] کردن نفْس هایتان بپردازید و آنها را از وَلَع عادت هایشان باز دارید.

امام علی علیه السلام :هر که به ادب دل بست ، بدی هایش کاستی یافت.

امام علی علیه السلام :ای جوانان! آبرویتان را با ادب ، و دینتان را با دانش ، پاسداری کنید .

امام علی علیه السلام از سفارش های ایشان به فرزندش حسن علیه السلام :فرزندم! بهره خویش را از ادب به دست آر و دلت را برای آن خالی گردان ؛ زیرا دل تو ، ارجمندتر از آن است که اندک آلودگی ای با آن آمیخته شود ، و بدان که اگر فقیر شوی ، به واسطه ادب ، بی نیاز می گردی ، و اگر غریب و تنها شوی ، او یار توست که با وجود او ، تنها نیستی. ادب بارور کننده خرد ، فروزنده دل ، زیور زبان ، و راه نمای آدمی به خصلت های والای انسانی است ، و اگر ادب نباشد ، انسان حیوانی رها بیش نخواهد بود. زهی ادب که غیر آقا را آقا می گردانَد! پس ادب بجوی و ادب به دست آور تا منزلت و مال به دست آوری . هر که ادب جُست ، زبردست شد ، و هر که آن را فرو نهاد ، زیردست گشت . خداوند ، ادب را با نیک بختان قرین ساخت ، و شوربختان را از آن محروم گردانید.

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :ادب بیاموزید ؛ زیرا [در این صورت] اگر پادشاه باشید ، برجسته می شوید ، و اگر میانه باشید ، سرآمد می شوید ، و اگر تنگ دست باشید ، با ادبتان گذران زندگی می کنید.

امام علی علیه السلام :سه چیز است که بالاتر از آنها وجود ندارد : ادب نیکو ، دوری از دو دلی ، و خودداری از محرّمات.

.


ص: 228

الإمام الصادق علیه السلام :خَمسٌ مَن لَم تَکُن فیهِ لَم یَکُن فیهِ کَثیرُ مَستَمتَعٍ : الدّینُ ، وَالعَقلُ ، وَالأَدَبُ ، وَالحُرِّیَّهُ ، وحُسنُ الخُلُقِ . (1)

الکافی عن مَسعده بن صدقه :قالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : إن اُجِّلتَ فی عُمُرِکَ یَومَینِ ، فَاجعَل أحَدَهُما لِأَدَبِکَ لِتَستَعینَ بِهِ عَلی یَومِ مَوتِکَ . فَقیلَ لَهُ : وما تِلکَ الاِستِعانَهُ؟ قالَ : تُحسِنُ تَدبیرَ ما تُخَلِّفُ وتُحکِمُهُ . (2)

راجع : ص 256 (الأدب / الفصل الرابع : آثار الأدب) .

2 / 2الحَثُّ عَلَی التَّأَدُّبِ مَعَ اللّه عزّوجلِّإرشاد القلوب :رُوِیَ أنَّ اللّهَ تَعالی یَقولُ فی بَعضِ کُتُبِهِ : عَبدی ، أ مِنَ الجَمیلِ أن تُناجِیَنی وأنتَ تَلتَفِتُ یَمینا وشِمالاً ، ویُکَلِّمُکَ عَبدٌ مِثلُکَ تَلتَفِتُ إلَیهِ وتَدَعُنی ؟! وتَری (3) مِن أدَبِکَ إذا کُنتَ تُحَدِّثُ أخا لَکَ لا تَلتَفِتُ إلی غَیرِهِ ، فَتُعطیهِ مِنَ الأَدَبِ ما لا تُعطینی ! فَبِئسَ العَبدُ عَبدٌ یَکونُ کَذلِکَ . (4)

.

1- .. الخصال : ص 298 ح 69 ، المحاسن : ج 1 ص 305 ح 599 کلاهما عن أبی خالد العجمی ، الأمالی للصدوق : ص 367 ح 458 عن عبد اللّه بن سنان وکلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 75 ص 67 ح 2 ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 18 ص 185 نحوه.
2- .. الکافی: ج 8 ص 150 ح 132 ، وسائل الشیعه : ج 13 ص 357 ح 24558 وراجع : قرب الإسناد : ص 69 ح 270 .
3- .. فی الطبعه المعتمده : «ونری» ، والتصویب من طبعه دار الاُسوه.
4- .. إرشاد القلوب: ص 160.

ص: 229



2 / 2 تشویق به رعایت ادب با خداوند عزّوجلّ
امام صادق علیه السلام :پنج چیز است که در هر کس نباشد ، بهره چندانی در او نیست : دین ، خرد ، ادب ، آزادگی ، و خوش خویی.

الکافی به نقل از مَسعده بن صدقه :امام صادق علیه السلام فرمود : «اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدی ، یکی از آن دو روز را برای ادب خود قرار ده تا از آن برای روز مُردنت کمک بگیری». به ایشان گفته شد : این کمک گرفتن چگونه است؟ فرمود : «به این که آنچه را از خود بر جای می نهی ، نیکو تدبیر کنی و استوارش گردانی».

ر . ک : ص 257 (ادب / فصل چهارم : آثار ادب) .

2 / 2تشویق به رعایت ادب با خداوندإرشاد القلوب :روایت شده است که خداوند متعال در یکی از کتاب هایش [که به پیامبری از پیامبرانش داده است] می فرماید : «بنده من! آیا این از ادب است که با من مناجات کنی و به چپ و راست خویش بنگری ، در حالی که وقتی بنده ای مانند خودت با تو سخن می گوید ، به او توجّه می کنی و مرا وا می گذاری؟! تو این را از اَدَبت می بینی که هر گاه با یکی از برادرانت سخن می گویی ، به غیر او توجّه نمی کنی و این ادب را در حقّ او روا می داری و در حقّ من روا نمی داری؟! چه بد بنده ای است آن بنده ای که چنین باشد».

.


ص: 230

بحار الأنوار عن نوف البکالی :رَأَیتُ أمیرَ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ مُوَلِّیا مُبادِرا ، فَقُلتُ : أینَ تُریدُ یا مَولایَ؟ فَقالَ : دَعنی یا نَوفُ ، إنَّ آمالی تُقَدِّمُنی فِی المَحبوبِ . فَقُلتُ : یا مَولایَ وما آمالُکَ؟ قالَ : قَد عَلِمَهَا المَأمولُ وَاستَغنَیتُ عَن تَبیینِها لِغَیرِهِ ، وکَفی بِالعَبدِ أدَبا ألّا یُشرِکَ فی نِعَمِهِ وإربِهِ (1) غَیرَ رَبِّهِ . (2)

تاریخ دمشق عن أحمد بن یحیی الکوفی :قالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام : مَا استَوی رَجُلانِ فی حَسَبٍ ودینٍ قَطُّ إلّا کانَ أفضَلُهُما عِندَ اللّهِ آدَبَهُما . قُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ ، قَد عَلِمتُ فَضلَهُ عِندَ النّاسِ وفِی النّادی وَالمَجالِسِ ، فَما فَضلُهُ عِندَ اللّهِ جَلَّ جَلالُهُ؟ قالَ : بِقِراءَتِهِ القُرآنَ مِن حَیثُ اُنزِلَ ، ودُعائِهِ اللّهَ عز و جل مِن حَیثُ لا یَلحَنُ ، وذلِکَ الرَّجُلُ لَیَلحَنُ فَلایَصعَدُ إلَی اللّهِ عز و جل . (3)

مصباح الشریعه فیما نَسَبَهُ إلَی الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :ما خَسِرَ وَاللّهِ مَن أتی بِحَقیقَهِ السُّجودِ . . . ولا بَعُدَ عَنِ اللّهِ أبَدا مَن أحسَنَ تَقَرُّبَهُ فِی السُّجودِ ، ولا قَرُبَ إلَیهِ أبَدا مَن أساءَ أدَبَهُ وضَیَّعَ حُرمَتَهُ ویَتَعَلَّقُ قَلبُهُ (4) بِسِواهُ . (5)

.

1- .. الإرْب : الحاجه (الصحاح : ج 1 ص 87 «أرب»).
2- .. بحار الأنوار: ج 94 ص 94 ح 12 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی.
3- .. تاریخ دمشق: ج 54 ص 292 ، کنز العمّال: ج 2 ص 293 ح 4041 ؛ عدّه الداعی : ص 18 نحوه ، وسائل الشیعه : ج 4 ص 866 ح 7784.
4- .. فی بعض النسخ : «بِتَعلُّقِ قَلبِهِ» بدل «ویَتَعَلّقُ قَلبُهُ» .
5- .. مصباح الشریعه: ص 108 ، بحار الأنوار: ج 85 ص 136 ح 16.

ص: 231

بحار الأنوار به نقل از نوف بکالی :امیر مؤمنان که درودهای خدا بر او باد را دیدم که شتابان می رود . گفتم : کجا می روی ، مولای من؟ فرمود : «رهایم کن، ای نوف! آرزوهایم مرا به سوی محبوب می کشانَد». گفتم : مولای من! آرزوهای تو چیست؟ فرمود : «آن کس که مورد آرزوست ، خود ، آنها را می داند و نیازی نیست به غیر او بگویم . بنده را همین ادب بس که در نعمت هایش و نیازش ، غیر پروردگارش را شریک نگردانَد» .

تاریخ دمشق به نقل از احمد بن یحیی کوفی :امام باقر علیه السلام فرمود : «هر گاه دو مرد ، در ارجمندی و دینداری برابر باشند، برترینِ آن دو نزد خداوند ، باادب ترینِ آن دو است» . گفتم : فدایت شوم! برتریِ او را در نزد مردم و در انجمن ها و مجالس می دانم ؛ امّا برتریِ او در نزد خداوند عز و جل به چیست؟ فرمود : «با خواندن قرآن آن گونه که نازل گشته است ، و دعا خواندن بی غلط به درگاه خداوند عز و جل ؛ چرا که آدمی غلط دعا می خواند و در نتیجه ، دعایش به درگاه خداوند عز و جل بالا نمی رود».

مصباح الشریعه در سخنی منسوب به امام صادق علیه السلام :سوگند به خدا ، زیان نکرد آن که حقیقت سجود را به جای آوَرْد ... و هرگز از خداوند، دور نگشت آن که در سجود ، نیکو تقرّب جُست ، و هرگز به خداوند، نزدیک نشد آن که به [ساحت مقدّس] او بی ادبی کرد ، و حرمتش را زیر پا نهاد ، و به غیر او دل بست.

.


ص: 232

مصباح الشریعه أیضا :فِی الرُّکوعِ أدَبٌ ، وفِی السُّجودِ قُربٌ ، ومَن لا یُحسِنُ لِلأَدَبِ لا یَصلُحُ لِلقُربِ . (1)

2 / 3التَّحذیرُ مِن سوءِ الأَدَبِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إیّاکَ وما یُسَوِّءُ الأَدَبَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکَ أن تَضحَکَ مِن غَیرِ عَجَبٍ ، أو تَمشِیَ وتَتَکَلَّمَ فی غَیرِ أدَبٍ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :مَا استَرذَلَ اللّهُ عَبدا إلّا حَظَرَ عَنهُ العِلمَ وَالأَدَبَ . (4)

الإمام علیّ علیه السلام :مَن لَم یَکُن أفضَلَ خِلالِهِ أدَبُهُ ، کانَ أهوَنَ أحوالِهِ عَطَبُهُ . (5)

عنه علیه السلام :مَن قَلَّ أدَبُهُ کَثُرَت مَساویهِ . (6)

عنه علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إِلَیهِ :عَدَمُ الأَدَبِ سَبَبُ کُلِّ شَرٍّ . (7)

.

1- .. بحار الأنوار: ج 85 ص 108 ح 17 ، مستدرک الوسائل : ج 4 ص 442 ح 5118 کلاهما نقلاً عن مصباح الشریعه .
2- .. إرشاد القلوب: ص 12.
3- .. أعلام الدین: ص 273 ، تحف العقول: ص 502 عن عیسی علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 14 ص 305 ح 17 ؛ المصنّف لابن أبی شیبه : ج 8 ص 322 ح 198 عن سلیمان بن موسی من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام نحوه .
4- .. مسند الشهاب: ج 2 ص 17 ح 795 عن أبی هریره ، کنز العمّال: ج 10 ص 157 ح 28806 نقلاً عن ابن النجّار.
5- .. غرر الحکم: ج 5 ص 413 ح 8980 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 463 ح 8434 .
6- .. غرر الحکم: ج 5 ص 224 ح 8089 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 432 ح 7457.
7- .. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 20 ص 258 ح 22.

ص: 233



2 / 3 برحذر داشتن از بی ادبی
مصباح الشریعه در سخنی منسوب به امام صادق علیه السلام :در رکوع به جا آوردن ، ادب است ، و در سجود، نزدیک شدن [به خدا] ، و کسی که حُسن ادب به جا نیاورَد ، شایسته تقرّب نیست.

2 / 3برحذر داشتن از بی ادبیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از آنچه مایه بی ادبی می شود ، بپرهیز.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از خندیدنِ بی تعجّب [و بی جا] ، یا راه رفتن و سخن گفتنِ بی ادبانه بپرهیز.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، هیچ بنده ای را پست نشمرْد، مگر آن که او را از دانش و ادب محروم ساخت.

امام علی علیه السلام :هر که برترینِ خصلت هایش ادب او نباشد ، کمترین حال و روزش این است که به هلاکت در می افتد.

امام علی علیه السلام :هر که ادبش اندک باشد ، بدی هایش بسیار می گردد.

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :نداشتن ادب، علّت همه بدی هاست.

.


ص: 234

عنه علیه السلام :فَسَدَ حَسَبُ مَن لَیسَ لَهُ أدَبٌ . (1)

عنه علیه السلام :مَن ساءَ أدَبُهُ شانَ حَسَبُهُ . (2)

عنه علیه السلام :بِئسَ النَّسَبُ سوءُ الأَدَبِ . (3)

عنه علیه السلام :مَن أخَّرَهُ عَدَمُ أدَبِهِ ، لَم یُقَدِّمهُ کَثافَهُ حَسَبِهِ . (4)

عنه علیه السلام :مَن وَضَعَهُ دَناءَهُ أدَبِهِ ، لَم یَرفَعهُ شَرَفُ حَسَبِهِ . (5)

عنه علیه السلام :لا شَرَفَ مَعَ سوءِ أدَبٍ . (6)

عنه علیه السلام :لا تَصفُو الخِلَّهُ (7) مَعَ غَیرِ أدیبٍ (8) .

عنه علیه السلام :لا یُرَأَّسُ مَن خَلا عَنِ الأَدَبِ ، وصَبا (9) إلَی اللَّعِبِ . (10)

.

1- .. الکافی: ج 8 ص 22 ح 4 عن جابر بن یزید عن الإمام الباقر علیه السلام ، تحف العقول: ص 96 ، بحار الأنوار: ج 77 ص 285 ح 1.
2- .. غرر الحکم: ج 5 ص 239 ح 8157 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 443 ح 7754 وفیه «نسبه» بدل «حسبه».
3- .. غرر الحکم: ج 3 ص 256 ح 4411 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 193 ح 3951 وراجع : المناقب للخوارزمی : ص 376 ح 395 .
4- .. غرر الحکم: ج 5 ص 241 ح 8168.
5- .. غرر الحکم: ج 5 ص 236 ح 8142 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 454 ح 8188 وفیه «سوء» بدل «دناءه».
6- .. غرر الحکم: ج 6 ص 361 ح 10530 ؛ مئه کلمه للجاحظ : ص 33 ح 17 ، المناقب للخوارزمی: ص 375 ، سیر أعلام النبلاء : ج 11 ص 134 الرقم 49 ، تاریخ دمشق : ج 17 ص 141 کلاهما من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام .
7- .. الخِلّه: المصادَقَه والإخاء (القاموس المحیط: ج 3 ص 370 «خلل») .
8- .. غرر الحکم: ج 6 ص 375 ح 10599 .
9- .. صَبا إلی الشیء : مالَ (النهایه : ج 3 ص 10 «صبا»).
10- .. غرر الحکم: ج 6 ص 425 ح 10875 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 535 ح 9810 .

ص: 235

امام علی علیه السلام :آن که ادب ندارد ، اصالتش تباه می گردد.

امام علی علیه السلام :کسی که بی ادب باشد ، اصالتش بدنام می شود.

امام علی علیه السلام :بد نَسَبی است بی ادبی!

امام علی علیه السلام :کسی که نداشتن ادب ، او را عقب افکند ، بزرگیِ اصالتش ، او را پیش نمی افکنَد.

امام علی علیه السلام :کسی که پستیِ ادبش او را پست گردانَد ، شرافت خانوادگی اش او را بلندمرتبه نمی گردانَد.

امام علی علیه السلام :با وجود سوء ادب ، هیچ بزرگی و شرافتی در کار نیست.

امام علی علیه السلام :دوستی با شخص بی ادب ، ناب و صمیمانه نخواهد شد.

امام علی علیه السلام :کسی که از ادب، بی بهره باشد و لودگی در پیش گیرد ، روی سَروری نمی بیند.

.


ص: 236

الإمام الصادق علیه السلام :لا یَطمَعَنَّ ذُو الکِبرِ فِی الثَّناءِ الحَسَنِ ، ولَا الخَبُّ (1) فی کَثرَهِ الصَّدیقِ ، ولَا السَّیِّئُ الأَدَبُ فِی الشَّرَفِ . (2)

عنه علیه السلام :إنَّ الشَّیطانَ لَیَطمَعُ فی عالِمٍ بِغَیرِ أدَبٍ أکثَرُ مِن طَمَعِهِ فی عالِمٍ بِأَدَبٍ ، فَتَأَدَّبوا وإلّا فَأَنتُم أعرابٌ (3) . (4)

.

1- .. الخَبّ : الخَدّاع (النهایه: ج 2 ص 4 «خبب») .
2- .. الخصال: ص 434 ح 20 عن یحیی بن عمران الحلبی ، بحار الأنوار: ج 75 ص 67 ح 4 ؛ تاریخ دمشق : ج 24 ص 341 عن الأحنف من دون إسنادٍ إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام وفیه «الحبّ» بدل «الخبّ» .
3- .. الأعراب : ساکنُو البادیه من العرب الذین لا یقیمون فی الأمصار ولا یدخلونها إلّا لحاجه (النهایه : ج 3 ص 202 «عرب»).
4- .. أعلام الدین: ص 96.

ص: 237

امام صادق علیه السلام :متکبّر نباید [ از دیگران ] توقّع ستایش داشته باشد ، و فریبکار، توقّعِ داشتنِ دوست بسیار ، و بی ادب، توقّع ارجمندی.

امام صادق علیه السلام :همانا شیطان ، در عالِمِ بی بهره از ادب ، بیشتر طمع می بندد تا عالمِ برخوردار از ادب . پس ، ادب فرا گیرید که در غیر این صورت ، بیابانی خواهید بود.

.


ص: 238

الفصل الثالث : مبادئ الأدب3 / 1الوِراثَهُالکتاب«رَّبِّ لَا تَذَرْعَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا*إِنَّکَ إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّواْ عِبَادَکَ وَ لَایَلِدُواْإِلَّافَاجِرًاکَفَّارًا» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُنظُر فی أیِّ نِصابٍ (2) تَضَعُ وَلَدَکَ ، فَإِنَّ العِرقَ دَسّاسٌ (3) . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :النّاسُ مَعادِنُ ، وَالعِرقُ دَسّاسٌ ، وأدَبُ السّوءِ کَعِرقِ السّوءِ . (5)

.

1- .. نوح : 26 و 27.
2- .. نِصاب کلّ شیء: أصله ، یقال: فلان یرجع إلی نِصاب صدق ، وأصلُه: مَنبِته ومحتدهُ (لسان العرب: ج 1 ص 761 «نصب») .
3- .. العِرْق دَسّاس : أی دَخّال ؛ لأنّه ینزِع فی خفاء ولُطف. دَسّه یدُسّه دسّا : إذا أدخله فی الشیء بقهر وقوّه (النهایه : ج 2 ص 117 «دسس»).
4- .. مسند الشهاب: ج 1 ص 371 ح 638 ، کنز العمّال: ج 15 ص 855 ح 43400 نقلاً عن الدیلمی وکلاهما عن ابن عمر.
5- .. شُعب الإیمان: ج 7 ص 455 ح 10974 ، الفردوس: ج 4 ص 299 ح 6878 کلاهما عن ابن عبّاس ، کنز العمّال: ج 3 ص 442 ح 7359.

ص: 239



فصل سوم : ریشه های ادب

3 / 1 وراثت
فصل سوم : ریشه های ادب3 / 1وراثتقرآن«پروردگارا! هیچ کس از کافران را بر روی زمین، باقی مگذار . اگر آنان را باقی گذاری ، بندگانت را گم راه می سازند و جز پلیدکارِ ناسپاس نمی زایند» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بنگر که از چه خانواده ای فرزنددار می شوی ؛ زیرا رگ و ریشه ، اثر دارد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مردم [همانند] معدن هایند ، و رگ و ریشه اثر دارد ، و ادبِ بد ، مانند رگ و ریشه بد است.

.


ص: 240

عنه صلی الله علیه و آله :تَجِدونَ النّاسَ مَعادِنَ ؛ فَخِیارُهُم فِی الجاهِلِیَّهِ خِیارُهُم فِی الإِسلامِ إذا فَقِهوا ، وتَجِدونَ مِن خَیرِ النّاسِ فی هذَا الأَمرِ أکرَهَهُم لَهُ قَبلَ أن یَقَعَ فیهِ ، وتَجِدونَ مِن شِرارِ النّاسِ ذَا الوَجهَینِ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام :النّاسُ مَعادِنُ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَالفِضَّهِ ؛ فَمَن کانَ لَهُ فِی الجاهِلِیَّهِ أصلٌ ، فَلَهُ فِی الإِسلامِ أصلٌ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :حُسنُ الأَخلاقِ بُرهانُ کَرَمِ الأَعراقِ . (3)

عنه علیه السلام :إذا کَرُمَ أصلُ الرَّجُلِ کَرُمَ مَغیبُهُ ومَحضَرُهُ . (4)

عنه علیه السلام فی عَهدِهِ إلی مالِکٍ الأَشتَرِ :ثُمَّ الصَق بِذَوِی المُروءاتِ وَالأَحسابِ ، وأهلِ البُیوتاتِ الصّالِحَهِ ، وَالسَّوابِقِ الحَسَنَهِ ، ثُمَّ أهلِ النَّجدَهِ وَالشَّجاعَهِ ، وَالسَّخاءِ وَالسَّماحَهِ ؛ فَإِنَّهُم جِماعٌ (5) مِنَ الکَرَمِ ، وشُعَبٌ مِنَ العُرفِ (6) . . . . ثُمَّ انظُر فی اُمورِ عُمّالِکَ . . . وتَوَخَّ مِنهُم أهلَ التَّجرِبَهِ وَالحَیاءِ ، مِن أهلِ البُیوتاتِ الصّالِحَهِ وَالقَدَمِ فِی الإِسلامِ المُتَقَدِّمَهِ ؛ فَإِنَّهُم أکرَمُ أخلاقاً ، وأصَحُّ أعراضاً ، وأقَلُّ فِی المَطامِعِ إشراقاً ، وأبلَغُ فی عَواقِبِ الاُمورِ نَظَراً . (7)

.

1- .. صحیح مسلم: ج 4 ص 1958 ح 199 ، صحیح البخاری: ج 3 ص 1288 ح 3304 ، مسند ابن حنبل: ج 3 ص 69 ح 7499 وفیه صدره إلی «إذا فقهوا» وکلاهما نحوه وکلّها عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 10 ص 153 ح 28781؛ شرح الأخبار: ج 2 ص 484 ح 854 عن حمّاد بن سلمه نحوه وفیه صدره إلی «إذا فقهوا» ، بحار الأنوار : ج 31 ص 79.
2- .. الکافی: ج 8 ص 177 ح 197 عن بکر بن صالح ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 380 ح 5821 عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله وفیه صدره إلی «الفضّه» ، مشکاه الأنوار : ص 455 ح 1522 ، بحار الأنوار : ج 61 ص 65 ح 51 ؛ صحیح مسلم : ج 4 ص 2031 ح 160 عن أبی هریره عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله نحوه ، کنز العمّال : ج 10 ص 65 ح 28761 .
3- .. غرر الحکم: ج 3 ص 392 ح 4855 ، عیون الحکم والمواعظ: ص 228 ح 4397.
4- .. غرر الحکم: ج 3 ص 188 ح 4163 ، عیون الحکم والمواعظ: ص 131 ح 2958 وفیه «أهل» بدل «أصل» .
5- .. جماع من الکرم: أی مجمعُه ومظِنّته (النهایه : ج 1 ص 295 «جمع») .
6- .. العُرف : المعروف ؛ وهو الخیر والرفق والإحسان (المصباح المنیر : ص 404 «عرف»).
7- .. نهج البلاغه: الکتاب 53 ، تحف العقول: ص 132 وفیه «إشرافاً» بدل «إشراقاً» ، بحار الأنوار : ج 77 ص 247 ح 1.

ص: 241

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مردم را [همانندِ] معدن ها (/ فلزات) می یابید . پس بهترینِ آنان در جاهلیت ، در اسلام نیز بهترین اند، هر گاه که فقیه (دین فهم) باشند ، و [گاه ]بهترینِ مردمان در این امر (خلافت یا اسلام)، آن کسی است که پیش از وارد شدن به آن ، بیش از همه آن را ناخوش داشته است ، و از جمله بدترینِ مردمان ، انسان های دورویند.

امام صادق علیه السلام :مردم ، معدن هایی همچون معدن های طلا و نقره اند . پس هر که را در زمان جاهلیت اصالتی بوده ، در اسلام نیز او را اصالتی است. 1

امام علی علیه السلام :نیکوییِ اخلاق ، نشانگر بزرگواریِ تبار است.

امام علی علیه السلام :هر گاه ریشه (تبار) آدمی ارجمند بود ، چه حاضر باشد و چه غایب، ارجمند است.

امام علی علیه السلام در سفارش نامه اش به مالک اشتر :دیگر، آن که به افراد بامروّت و بااصالت ، و افراد وابسته به خانواده های شایسته و خوش سابقه ، و نیز اهل شهامت و شجاعت ، و سخاوت و گشاده دستی بچسب ؛ زیرا اینان کانون بزرگواری ، و شعبه هایی از نیکی اند... . دیگر، آن که در امور کارگزارانت دقّت کن ... و آنان را از میان افراد کارکشته و باحیا ، از افراد وابسته به خانواده های شایسته و باسابقه و پیشتاز در اسلام ، برگزین ؛ زیرا این گونه افراد ، اخلاقی بزرگوارانه تر دارند و آبرودارترند و طمع ورزی هایشان کمتر است ، و عاقبت بین تر از دیگران اند.

.


ص: 242

3 / 2التَّربِیَهُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما وَرَّثَ والِدٌ وَلَدَهُ أفضَلَ مِن أدَبٍ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «قُواْ أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا» (2) :عَلِّموهُم وأدِّبوهُم . (3)

الإمام الحسین علیه السلام :هَیهاتَ مِنَّا الدَّنیئَهُ! یَأبَی اللّهُ ذلِکَ ورَسولُهُ وَالمُؤمِنونَ ، وحُجورٌ طابَت واُنوفٌ حَمِیَّهٌ (4) ونُفوسٌ أبِیَّهٌ ، وأن نُؤثِرَ (5) طاعَهَ اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الکِرامِ . (6)

تحف العقول عن سفیان الثوری :دَخَلتُ عَلَی الصّادِقِ علیه السلام فَقلتُ لَهُ : أوصِنی . . . فَقالَ علیه السلام : . . . یا سُفیانُ ، أدَّبَنی أبی علیه السلام بِثَلاثٍ ، ونَهانی عَن ثَلاثٍ : فَأَمَّا اللَّواتی أدَّبَنی بِهِنَّ فَإِنَّهُ قالَ لی : یا بُنَیَّ مَن یَصحَب صاحِبَ السَّوءِ لا یَسلَم ، ومَن لا یُقَیِّد ألفاظَهُ یَندَم ، ومَن یَدخُل مَداخِلَ السَّوءِ یُتَّهَم . قُلتُ : یَا بنَ بِنتِ رَسولِ اللّهِ ، فَمَا الثَّلاثُ اللَّواتی نَهاکَ عَنهُنَّ؟ قالَ علیه السلام : نَهانی أن اُصاحِبَ حاسِدَ نِعمَهٍ ، وشامِتاً بِمُصیبَهٍ ، أو حامِلَ نَمیمَهٍ . (7)

.

1- .. کنز العمّال: ج 16 ص 460 ح 45435 نقلاً عن العسکری وابن النجّار عن ابن عمر ؛ التبیان فی تفسیر القرآن : ج 4 ص 546 من دون إسنادٍ إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام نحوه .
2- .. التحریم: 6.
3- .. زاد المسیر: ج 8 ص 54 ، تفسیر الطبری: ج 14 الجزء 28 ص 165 ، تفسیر ابن کثیر: ج 8 ص 194 ، أدب الإملاء : ص 2 ، کنز العمّال: ج 2 ص 539 ح 4676 .
4- .. الحَمِیّه: الأنَفهُ والغَیْرَه (النهایه : ج 1 ص 447 «حما»).
5- .. فی بعض النسخ «من أن نوثِرَ» .
6- .. تحف العقول: ص 241 ، مثیر الأحزان: ص 55 ، الاحتجاج: ج 2 ص 99 ح 167 عن مصعب بن عبد اللّه نحوه ، بحار الأنوار : ج 45 ص 9؛ تاریخ دمشق: ج 14 ص 219 عن أبی بکر بن درید ، بزیاده «وبطون طهرت» بعد «حجور طابت».
7- .. تحف العقول: ص 376 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 261 ح 160.

ص: 243



3 / 2 تربیت
3 / 2تربیتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ پدری ، میراثی برتر از ادب به فرزندش نداده است.

امام علی علیه السلام در باره آیه شریف: «خود و خانواده تان را از آتش نگه دارید» :آنان را علم و ادب آموزید.

امام حسین علیه السلام :ما و تن دادن به پستی؟! خدا و رسول او و مؤمنان و دامن های پاک و دل های غیرتمند و طبع های بلند و پر غرور [که ما را پرورش داده اند] ، هرگز راضی نمی شوند که ما فرمانبری از فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه برگزینیم.

تحف العقول به نقل از سفیان ثوری :خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و به ایشان گفتم : مرا پندی دهید ... . فرمود : « ... ای سفیان! پدرم علیه السلام مرا به سه نکته ادب آموخت و از سه چیز نهی ام فرمود . آن سه نکته که به من آموخت ، این بود که فرمود : «فرزندم! آن که با دوست بد نشیند ، سالم نمی مانَد ، و آن که گفتارش را به بند نکشد ، پشیمان می شود ، و آن که به جایگاه های بد وارد شود، متّهم [و بدنام ]می گردد». گفتم: ای پسر دخت پیامبر خدا! آن سه چیز که تو را از آن نهی فرمود ، کدام اند؟ فرمود : «مرا از دوستی با کسی که چشمِ دیدن نعمت کسی را ندارد ، و دوستی با کسی که از مصیبت دیگران شاد می شود ، و دوستی با سخن چین ، نهی فرمود».

.


ص: 244

الإمام الصادق علیه السلام :لا یَزالُ العَبدُ المُؤمِنُ یورِثُ أهلَ بَیتِهِ العِلمَ وَالأَدَبَ الصّالِحَ ، حَتّی یُدخِلَهُمُ الجَنَّهَ جَمیعاً ؛ حَتّی لا یَفقِدَ مِنهُم صَغیراً ولا کَبیراً ولا خادِماً ولا جاراً . ولا یَزالُ العَبدُ العاصی یورِثُ أهلَ بَیتِهِ الأَدَبَ السَّیِّئَ ، حَتّی یُدخِلَهُمُ النّارَ جَمیعاً ؛ حَتّی لا یَفقِدَ فیها مِن أهلِ بَیتِهِ صَغیراً ولا کَبیراً ولا خادِماً ولا جاراً . (1)

راجع: ص 270 (الأدب / الفصل الخامس : أولیاء التأدیب) .

3 / 3الاِجتِهادُالإمام علیّ علیه السلام :العُقولُ مَواهِبُ ، وَالآدابُ مَکاسِبُ . (2)

عنه علیه السلام :عَلَی العاقِلِ أن یُحصِیَ عَلی نَفسِهِ مَساوِیَها فِی الدّینِ وَالرَّأیِ وَالأَخلاقِ وَالأَدَبِ ، فَیَجمَعُ ذلِکَ فی صَدرِهِ أو فی کِتابٍ ویَعمَلُ فی إزالَتِها . (3)

الإمام الصّادق علیه السلام :وَعَظَ لُقمانُ لِابنِهِ باثارَ حَتّی تَفَطَّرَ وانشَقَّ ، وکانَ فیما وَعَظَهُ بِهِ . . . : یا بُنَیَّ ، إن تَأَدَّبتَ صَغیرا انتَفَعتَ بِهِ کَبیرا ، ومَن غَنِیَ بِالأَدَبِ اهتَمَّ بِهِ ، ومَنِ اهتَمَّ بِهِ تَکَلَّفَ عِلمَهُ ، ومَن تَکَلَّفَ عِلمَهُ اشتَدَّ طَلَبُهُ ، ومَنِ اشتَدَّ طَلَبُهُ أدرَکَ مَنفَعَتَهُ ؛ فَاتَّخِذهُ عادَهً ، فَإِنَّکَ تَخلُفُ فی سَلَفِکَ ، وتَنفَعُ بِهِ مَن خَلَفَکَ ، ویَرتَجیکَ فیهِ راغِبٌ ، ویَخشی صَولَتَکَ راهِبٌ ، وإیّاکَ وَالکَسَلَ عَنهُ وَالطَّلبَ لِغَیرِهِ ، فَإِن غُلِبتَ عَلَی الدُّنیا فَلا تُغلَبَنَّ عَلَی الآخِرَهِ ، وإذا فاتَکَ طَلَبُ العِلمِ فی مَظانِّهِ فَقَد غُلِبتَ عَلَی الآخِرَهِ ، وَاجعَل فی أیّامِکَ ولَیالیکَ وساعاتِکَ لِنَفسِکَ نَصیبا فی طَلَبِ العِلمِ ، فَإِنَّکَ لَن تَجِدَ لَهُ تَضییعا أشَدَّ مِن تَرکِهِ . (4)

.

1- .. دعائم الإسلام: ج 1 ص 82 ، مستدرک الوسائل : ج 12 ص 201 ح 13881 .
2- .. کنز الفوائد: ج 1 ص 199 ، غرر الحکم: ج 1 ص 59 ح 227 ، بحار الأنوار: ج 1 ص 160 ح 44.
3- .. مطالب السؤول : ج 1 ص 212 ؛ بحار الأنوار: ج 78 ص 6 ح 58 .
4- .. تفسیر القمّی: ج 2 ص 163 عن حمّاد بن عیسی ، بحار الأنوار: ج 13 ص 411 ح 2 .

ص: 245



3 / 3 تلاش
امام صادق علیه السلام :بنده مؤمن ، به خانواده خود، چندان علم و ادبِ نیکو ارث می دهد که همه آنان را وارد بهشت می گرداند ، به طوری که تمام آنها را ، از کوچک و بزرگ و خادم و پناهنده ، در بهشت می یابد ، و بنده گنهکار ، برای خانواده خود، چندان ادب بد به ارث می گذارد که همه آنان را به دوزخ می بَرد ، به طوری که تمام افراد خانواده اش را ، از کوچک و بزرگ و خادم و پناهنده ، در آن جا می یابد.

ر . ک : ص 271 (ادب / فصل پنجم : ادب آموزان «مربیّان») .

3 / 3تلاشامام علی علیه السلام :خِرَد ، خدادادی است و ادب ، اکتسابی.

امام علی علیه السلام :بر خردمند است که بدی ها [و معایب] خود را در دین و اندیشه و اخلاق و ادب [ در رفتار] ، شماره کند و آنها را در سینه [ و حافظه ] اش یا در نوشته ای گرد آورَد و برای از بین بردن آنها بکوشد.

امام صادق علیه السلام :لقمان ، فرزندش باثار را پند داد ، به گونه ای که او شکُفت و باز شد . (1) از جمله پندهایش این بود که ... : فرزندم! اگر در خُردی ادب بیاموزی، در بزرگی از آن سود می بری ، و هر که به ادب توانگر شود ، بدان اهتمام می ورزد ، و هر که به ادب اهتمام ورزد ، در صدد به دست آوردن دانش آن بر می آید ، و هر که در صدد دانش آن بر آید ، عطش جویندگیِ او شدّت می گیرد ، و هر که عطش جویندگی اش شدّت گیرد ، به سود آن دست می یابد . پس ادب را عادت خویش گردان ؛ زیرا تو جانشین گذشتگانت هستی ، و با ادب ، به آیندگانت سود می رسانی ، و مشتاقان [ادب] ، در آن به تو امید می بندند ، و بیمناکان از هیبت تو [که با ادب حاصل شده است ، ] می هراسند . از سستی کردن در تحصیل ادب و جستن غیر ادب ، دوری کن ، که [ با وجود برخورداری ات از ادب ]اگر دنیا را از تو به زور بگیرند ، آخرت را هرگز نمی توانند از تو بگیرند و هر گاه طلب علم در جایگاه هایش را از کف بدهی ، آخرت را از تو گرفته اند. در روزها و شب ها و ساعت های عمرت ، سهمی برای تحصیل علم قرار ده ؛ زیرا تو برای از کف دادن علم ، عاملی بزرگ تر از ترک آن نخواهی یافت».

.

1- .«باثار» نام پسر لقمان است (المیزان فی تفسیر القرآن: ج 16 ص223) که از وی به نانان و نامان (الأمالی صدوق: ص766) ، ناتان (بحار الأنوار: ج 108 ص175) و فاتان (وسائل الشیعه: ج 11 ص170) نیز نام برده شده است . و مراد از شکفتن و باز شدن ، تأثیر کلام و پند لقمان در فرزندش است ، به گونه ای که او را شکوفا کرده و به فعلیت رسانده است .

ص: 246

الکافی عن أبی هاشم الجعفری :کُنّا عِندَ الرِّضا علیه السلام فَتَذاکَرنَا العَقلَ وَالأَدَبَ فَقالَ : یا أبا هاشِم ! العَقلُ حِباءٌ (1) مِنَ اللّهِ ، وَالأَدَبُ کُلفَهٌ ، فَمَن تَکَلَّفَ الأَدَبَ قَدَرَ عَلَیهِ ، ومَن تَکَلَّفَ العَقلَ لَم یَزدَد بِذلِکَ إلّا جَهلاً . (2)

3 / 4العَقلُرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی ذِکرِ أنواعِ الخَیرِ مِمّا یَتَشَعَّبُ عَنِ العَقلِ :. . . وأمَّا الصِّیانَهُ فَیَتَشَعَّبُ مِنهَا الصَّلاحُ ، وَالتَّواضُعُ ، وَالوَرَعُ ، وَالإِنابَهُ ، وَالفَهمُ ، وَالأَدَبُ ، وَالإِحسانُ ، وَالتَّحَبُّبُ ، وَالخَیرُ ، وَاجتِناءُ البِشرِ (3) . فَهذا ما أصابَ العاقِلُ بِالصِّیانَهِ . (4)

الإمام علیّ علیه السلام :الأَدَبُ فِی الإِنسانِ کَشَجَرَهٍ أصلُهَا العَقلُ . (5)

عنه علیه السلام :الدّینُ وَالأَدَبُ نَتیجَهُ العَقلِ . (6)

.

1- .. الحِباء بالکسر : عطاءٌ بلا منٍّ ولا جزاءٍ (المحیط فی اللغه: ج 4 ص 315 «حبا») .
2- .. الکافی: ج 1 ص 23 ح 18 ، تحف العقول : ص 448 ، العُدد القویّه : ص 300 ح 36 ولیس فیهما صدره ، بحار الأنوار: ج 78 ص 342 ح 43.
3- .. فی نسخه : «و اجتناب الشرّ» (هامش المصدر).
4- .. تحف العقول: ص 17 ، بحار الأنوار: ج 1 ص 118 ح 11.
5- .. غرر الحکم: ج 2 ص 109 ح 2004 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 60 ح 1527.
6- .. غرر الحکم: ج 2 ص 28 ح 1693 ، عیون الحکم والمواعظ: ص 26 ح 303 بزیاده «والعدل» بعد «الأدب» .

ص: 247



3 / 4 خرد
الکافی به نقل از ابو هاشم جعفری :در خدمت امام رضا علیه السلام بودیم و سخن از خِرَد و ادب به میان آوردیم . امام علیه السلام فرمود : «ای ابو هاشم! خِرد ، دهِشی الهی است و ادب ، امری اکتسابی . پس هر که در به دست آوردن ادب بکوشد ، بر آن دست می یابد ، و هر که در به دست آوردن خِرَد بکوشد ، با این کار جز بر نادانیِ خویش نمی افزاید».

3 / 4خردپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در بیان انواع خوبی های نشئت گرفته از خرد :و آنچه از خویشتنداری بر می خیزد ، عبارت است از : پاکی و فروتنی و پارسایی و توبه و فهم و ادب و نیکوکاری و مهرورزی و نیکی و تحصیل خوش رویی . اینها چیزهایی هستند که خردمند با خویشتنداری ، به دست می آورد.

امام علی علیه السلام :ادب در انسان ، مانند درختی است که ریشه اش خرد است .

امام علی علیه السلام :دینداری و ادب ، محصول خرد است.

.


ص: 248

عنه علیه السلام :الآدابُ تَلقیحُ الأَفهامِ ، ونَتائِجُ الأَذهانِ . (1)

3 / 5العِلمُالإمام علیّ علیه السلام :إذا زادَ عِلمُ الرَّجُلِ زادَ أدَبُهُ ، وتَضاعَفَت خَشیَتُهُ لِرَبِّهِ . (2)

عنه علیه السلام :جالِسِ العُلَماءَ یَزدَد عِلمُکَ ، ویَحسُن أدَبُکَ ، وتَزکُ نَفسُکَ . (3)

3 / 6الخَشیَهُتحف العقول :مُناجاهُ اللّهِ جَلَّ ثَناؤُهُ لِعیسَی بنِ مَریَمَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِما : . . . یا عیسی! أدِّب قَلبَکَ بِالخَشیَهِ . (4)

3 / 7التَّجرِبَهُالإمام علیّ علیه السلام :کَفی بِالتَّجارِبِ مُؤَدِّبا . (5)

عنه علیه السلام :مَن عَطَفَ (6) عَلَیهِ اللَّیلُ وَالنَّهارُ أدّباهُ وأبلَیاهُ ، وإلَی المَنایا أدنَیاهُ . (7)

.

1- .. کنز الفوائد : ج 1 ص 319 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 58 ح 40 .
2- .. غرر الحکم: ج 3 ص 140 ح 4174.
3- .. غرر الحکم: ج 3 ص 373 ح 4786 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 223 ح 4350.
4- .. تحف العقول: ص 496 و 500 وراجع : الکافی : ج 8 ص 132 ح 103 .
5- .. غرر الحکم: ج 4 ص 570 ح 7016 ، الأمالی للطوسی : ص 203 ح 347 عن داود الابزاری عن الإمام الکاظم علیه السلام نحوه ، عیون الحکم والمواعظ : ص 385 ح 6501 .
6- .. عَطَفَ عَلَیه : أی حَمَل وکرَّ (القاموس المحیط : ج 3 ص 176 «عطف»).
7- .. غرر الحکم: ج 5 ص 471 ح 9226 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 427 ح 7256 وفیه «عکف» بدل «عطف» .

ص: 249



3 / 5 دانش و معرفت
3 / 6 ترس از خدا
3 / 7 تجربه
امام علی علیه السلام :آداب ، بارور کننده فهم هاست و مولود ذهن ها [و خردها].

3 / 5دانش و معرفتامام علی علیه السلام :هر گاه دانش [و معرفتِ] آدمی فراوان شود ، ادبش افزون و ترس او از پروردگارش ، دوچندان می گردد.

امام علی علیه السلام :با دانشمندان، همنشینی کن تا دانشت فراوان شود ، و ادبت نیکو گردد ، و تزکیه نفس بیابی.

3 / 6ترس از خداتحف العقول :از نجواهای خداوند که ارجمند است ستایش او با عیسی بن مریم که درودهای خدا بر آن دو باد [این بود] : « ... ای عیسی! دلت را به ترس [از من] ، تربیت کن».

3 / 7تجربهامام علی علیه السلام :تجربه ها ، بهترین آموزگارند .

امام علی علیه السلام :شب و روز ، بر هر که بگردند ، او را ادب می آموزند و فرسوده اش می سازند و به مرگ ، نزدیکش می کنند.

.


ص: 250

عنه علیه السلام :إنَّمَا الدُّنیا ثَلاثَهُ أیّامٍ : یَومٌ مَضی بِما فیهِ فَلَیسَ بِعائِدٍ ، ویَومٌ أنتَ فیهِ یَحِقُّ عَلَیکَ اغتِنامُهُ ، ویَومٌ لا تَدری مَن أهلُهُ ، ولَعَلَّکَ راحِلٌ فیهِ ؛ فَأَمّا أمسُ فَحَکیمٌ مُؤَدِّبٌ ، وأمَّا الیَومَ فَصَدیقٌ مُوَدِّعٌ ، وأمّا غَدا فَإِنَّما فی یَدَیکَ مِنهُ الأَمَلُ . (1)

عنه علیه السلام فِی الدّیوانِ المَنسوبِ إلَیهِ : الدَّهرُ أدَّبَنی وَالیَأسُ أغنانیوَالقوتُ أقنَعَنی وَالصَّبرُ رَبّانی وأحکَمَتنی مِنَ الأَیّامِ تَجرِبَهٌحَتّی نَهَیتُ الَّذی قد کانَ یَنهانی (2)

3 / 8التَّأَسّی بِالصّالِحینَالإمام علیّ علیه السلام فیما کَتَبَهُ إلَی ابنِهِ الحَسَنِ علیه السلام :اِحتَدِ (3) بِحِذاءِ الصّالِحینَ ، وَاقتَدِ بِآدابِهِم ، وسِر بِسیرَتِهِم . (4)

عنه علیه السلام :کانَتِ الحُکَماءُ فیما مَضی مِنَ الدَّهرِ تَقولُ : یَنبَغی أن یَکونَ الاِختِلافُ إلَی الأَبوابِ لِعَشرَهِ أوجُهٍ : . . . وَالعاشِرُ : أبوابُ مَن یُنتَفَعُ بِغِشیانِهِم ، ویُستَفادُ مِنهُم حُسنُ الأَدَبِ ، ویُؤنَسُ بِمُحادَثَتِهِم . (5)

عنه علیه السلام فی خُطبَهٍ لَهُ :اللّهُمَّ وإنّی لَأَعلَمُ أنَّ العِلمَ لا یَأرِزُ (6) کُلُّهُ ، ولا یَنقَطِعُ مَوادُّهُ ، وَأنَّکَ لا تُخلی أرضَکَ مِن حُجَّهٍ لَکَ عَلی خَلقِکَ ، ظاهِرٍ لَیسَ بِالمُطاعِ أو خائِفٍ مَغمورٍ ، کَیلا تَبطُلَ حُجَجُکَ ، ولا یَضِلَّ أولِیاؤُکَ بَعدَ إذ هَدَیتَهُم ، بَل أینَ هُم وکَم؟ اُولئِکَ الأَقَلّونَ عَدَداً ، وَالأَعظَمونَ عِندَ اللّهِ جَلَّ ذِکرُهُ قَدراً ، المُتَّبِعونَ لِقادَهِ الدّینِ ، الأَئِمَّهِ الهادینَ ، الَّذینَ یَتَأَدَّبونَ بِآدابِهِم ، ویَنهَجونَ نَهجَهُم ، فَعِندَ ذلِکَ یَهجُمُ بِهِمُ العِلمُ عَلی حَقیقَهِ الإِیمانِ ، فَتَستَجیبُ أرواحُهُم لِقادَهِ العِلمِ ، ویَستَلینونَ مِن حَدیثِهِم مَا استَوعَرَ عَلی غَیرِهِم . . . . (7)

.

1- .. التحصین لابن فهد : ص 16 ح 28 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 111 ح 109 ؛ دستور معالم الحکم : ص 42 .
2- .. الدیوان المنسوب إلی الإمام علیّ علیه السلام : ص 592 ح 448 ، بحار الأنوار : ج 34 ص 446 ح 102 ؛ تاریخ دمشق : ج 22 ص 66 من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام .
3- .. حَدا الشیءَ یَحدوه واحتداه : تبعه (لسان العرب : ج 14 ص 168 «حدا»).
4- .. کنز العمّال: ج 16 ص 180 ح 44215 نقلاً عن وکیع والعسکری فی المواعظ.
5- .. الخصال: ص 426 ح 3 عن الأصبغ بن نباته ، بحار الأنوار: ج 1 ص 196 ح 2 .
6- .. لا یأرِزُ: أی لا یخفی ، ولا یخرج من بین الناس (مرآه العقول: ج 4 ص 25).
7- .. الکافی: ج 1 ص 335 ح 3 وراجع : تحف العقول: ص 170 و کفایه الأثر: ص 163 .

ص: 251
.